اولین بازیهای ویدیویی در دهه 1950 ایجاد شدند، یکی از حقایق کمتر شناخته شده در مورد بازیهای ویدیویی این است که بسیاری از توسعه دهندگان اولیه فکر نمیکردند که آنها بتوانند محبوب شوند و فقط از آنها برای آزمایش قابلیتهای رایانه استفاده میکردند. جالب است بدانید اولین بازی ویدئویی که توزیع شد و ذر سال های 1961-1962 توسعه یافت “Spacewar” نام داشت.
ما در این مقاله به بررسی کلمات مورد استفاده و پرکاربرد در مکالمات مربوط به بازیهای ویدئویی میپردازیم.
abstract: خلاصه
addictive: اعتیاد آور
advanced: پیشرفته
approachable: قابل دسترسی
beginner: مبتدی
bug-free: بدون اشکال
calculating: محاسبه کردن
challenging: چالش برانگیز
checkered: شطرنجی
clever: باهوش
competitive: رقابتی
cooperative: تعاونی
cunning: حیله گری
dynamic: پویا
easy: آسان
educational: آموزشی
engaging: درگیر کننده
enormous: عظیم
entertaining: سرگرم کننده
epic: حماسه
exciting: هیجان انگیز
expansive: گسترده
expert: کارشناس
extensive: گسترده
family-oriented: خانواده محور
اصطلاحات انگلیسی بازیهای ویدئویی
fast: سریع
favorite: مورد علاقه
frantic: از کوره در رفته
fun: سرگرم کننده
functional: کاربردی
futuristic: آینده نگر
good-quality: کیفیت خوب
gorgeous: جذاب
handheld: دستی
hard-hitting: ضربه سخت
high-flying: بلند پرواز
high-stakes: دارای ریسک بالا
higher ranking: رتبه بالاتر
hilarious: خنده دار
iconic: نمادین
improved: بهبود یافته
intellectual: فکری
intense: شدید، قوی
intuitive: شهودی
lag-free: بدون تاخیر
lightning-fast: رعد و برق سریع
linear: خطی
multiplayer: چند نفره
narrative: روایت
nonlinear: غیر خطی
playable: قابل پخش
professional: حرفه ای
quick: سریع
quick-to-set-up: تنظیم سریع
ranked: رتبه بندی شده است
real-time: به موقع
realistic: واقع بین
role-playing: نقش آفرینی
run-and-gun: فرار و تفنگ
single-player: تک نفره
smart: هوشمندانه
اصطلاحات انگلیسی بازیهای ویدئویی
social: اجتماعی
social-oriented: اجتماعی گرا
spectacular: دیدنی و جذاب – تماشایی
staked: شرط بندی شده است
starter: شروع کننده
stimulating: تحریک کننده
story-within-a-story: داستان-در-داستان
strategic: راهبردی
strategizing: راهبردی کردن
super soldier: فوق سرباز
tactical: تاکتیکی
timed: زمان بندی شده
traditional: سنتی
travel: مسافرت رفتن
unexpected: غیر منتظره
unexpected: غیر منتظره
versatile: همه کاره
visual: دیداری
well-designed: به خوبی طراحی شده است
well-packaged: خوب بسته بندی شده
world-renowned: شهرت جهانی
بدون دیدگاه