مرغ مقلد آهنگی از رپر آمریکایی امینم است. این تک آهنگ به عنوان پنجمین تک آهنگ آلبوم Encore در آوریل 2005 منتشر شد.مرغ مقلد نامزد جایزه گرمی برای بهترین اجرای انفرادی رپ شد، اما آهنگ جوینده طلا اثر کانیه وست موفق به دریافت این جایزه شد.
ترجمه آهنگ
اره | Yeah |
میدونم بعضی وقتها ممکنه بعضی چیزها اهمیت همیشگی را برایت نداشته باشند | I know sometimes things may not always make sense to you right now |
ولی هی، بابا هميشه به تو چی گفته؟ | But hey, what daddy always tell you? |
صاف وايسا سرباز كوچک | Straighten up little soldier |
غصه نخور | Stiffen up that other limb |
واسه چی گريه میكنی؟ | What you crying about? |
تو من رو داری | You got me |
هيلی ميدونم دلت برای مامان و بابا تنگ شده | Hailie I know you miss your mom and I know you miss your dad |
آره خوب من رفتم ولی سعي كردم زندگی برات بسازم كه خودم هرگز نداشتم | Well I’m gone but I’m trying to give you the life that I never had |
من میتونم ببینم که تو ناراحتی ، حتی وقتهایی که لبخند میزنی ، حتی وقتهایی که میخندی | I can see you’re sad, even when you smile, even when you laugh |
میتونم این رو توی چشمهات ببینم که در عمق وجودت میخوای گریه کنی | I can see it in your eyes, deep inside you wanna to cry |
دليل ترسيدنت اين بود كه من اونجا نبودم؟ | ‘Cause you’re scared, I ain’t there |
هر موقع نیاز داشته باشی بابا هست | Daddy’s with you in your prayers |
دیگه گریه بسه ، اون اشکهات رو پاک کن | No more crying, wipe them tears |
بابا اينجاست، كابوس تموم شد | Daddy’s here, no more nightmares |
میريم كه دوباره با هم باشيم، اين كار رو انجام میدیم | We gon’ pull together through it, we gon’ do it |
عموی لينی ديوونس است، نيست؟ | Laney uncles crazy, aint he? |
اره ولی خب اون عاشقته دختر، و بهتره این رو بدونی | Yeah but he loves you girl and you better know it |
ما همه چیزِ همدیگه هستیم وقتی که این کره خاکی میچرخه و دنیا میگذره | We’re all we got in this world When it spins, when it swirls When it whirls, when it twirls |
دو تا دختر قشنگ | Two little beautiful girls |
مات و مبهوت به این قضایا نگاه میکنند | Lookin’ puzzled, in a daze |
من میدونم چی باعث شده گیج بشید | I know it’s confusing you |
بابایی همیشه در حال سفره مامانی همیشه توی اخباره | Daddy’s always on the move, mamma’s always on the news |
من سعی كردم تو رو از اون حفظ كنم ولي گاهی ديده میشه | I try to keep you sheltered from it but somehow it seems |
هرچقدر که سختتر به خاطرش تلاش میکنم نتیجش برعکس میشه (و شما بیشتر از قبل از این ماجراها باخبر میشوید) | The harder that I try to do that, the more it backfires on me |
همه چیز رشد میکند مثل بابایی که مجبوره اینهارو ببینه (و تحمل کنه) | All the things growin’ up as Daddy that he had to see |
بابایی نمیخواست شما اینهارو ببینید اما شما دقیقا به اندازهی خود بابایی شاهد این اتفاقات بودید | Daddy don’t want you to see but you see just as much as he did |
ما قصد نداشتیم که رابطمون این شکلی بشه ، خودم و مامانت رو میگم | We did not plan it to be this way, your mother and me |
اما همه چيز بين ما بد پيش رفت | But things have got so bad between us |
فكر نميكنم ديگه بتونيم با همديگه باشيم | I don’t see us ever being together ever again |
مثل اونموقع كه نوجوون بوديم | Like we used to be when we was teenagers |
ولي قطعاً هر چيزي به يک دليلي اتفاق میافته | But then of course everything always happens for a reason |
فكر كنم قرار نبوده كه اينجوری بشه | I guess it was never meant to be |
اما اين چيزی بود كه ما تسلطي روش نداشتيم و در واقع تقدير اين بود | But it’s just something we have no control over and that’s what destiny is |
ولی خب نگرانی دیگه بسه یکم به خودت استراحت بده و بخواب | But no more worries, rest your head and go to sleep |
شاید یک روز بیدار بشیم و ببینیم همهی اینها فقط یک خواب بوده | Maybe one day we’ll wake up and this will all just be a dream |
هيس كوچولوی من، گريه نكن | Now hush little baby, don’t you cry |
همهچی درست میشه | Everything’s gonna be alright |
غصه نخور خانوم کوچولو | Stiffen that upper lip up,little lady |
بابایی اینجاست تا کل شب تورو تو بغلش بگیره | Daddy’s here to hold ya through the night |
ميدونم كه مامان الان اينجا نيست و نمیدونيم چرا | I know mommy’s not here right now and we don’t know why |
ما حسی رو داريم كه در درون حس میكنيم | We feel how we feel inside |
به نظر ديوونگی مياد، كوچولوی خوشگلم | It may seem a little crazy, pretty baby |
اما من قول میدم که مامانی حالش خوب میشه | But i promise momma’s gon’ be alright |
خنده داره | It’s funny |
يادم مياد يک سال پيش رو وقتی كه بابا هيچ پولی نداشت | I remember back one year when daddy had no money |
مامانی کادو های کریسمس رو بسته بندی کرد و گذاشتشون زیر درخت کریسمس | Mommy wrapped the Christmas presents up and stuck ’em under the tree |
و گفت بعضی از اون کادو ها از طرف من هستند | And said some of ’em were from me |
چون بابایی خودش نمیتونست اونارو بخره | ’Cause Daddy couldn’t buy ’em |
هیچوقت اون کریسمس رو یادم نمیره ، کل شب رو بیدار موندم و گریه کردم | I’ll never forget that Christmas I sat up the whole night crying |
چون بابایی حس یه ادم بی عرضه رو داشت اخه ببین بابایی کلا یه شغل(وظیفه) داشت | Cuz daddy felt like a bum, see daddy had a job |
و اون هم این بود که برای تو و مامانی غذا فراهم کنه | But his job was to keep the food on the table for you and mom |
اون موقع هر خونهاي كه ما توش زندگی میكرديم | And at the time every house that we lived in |
یا مدام مورد دزدی واقع میشد یا تیراندازی | Either kept gettin’ broken into and robbed or shot up on the block |
و مادرت در یک شیشه برای تو پول پس انداز میکرد | And your mom was savin’ money for you in a jar |
سعی میکرد یه سرمایه ی کوچیک برای تو دست و پا کنه تا تو بتونی بری دانشگاه | Tryin’ to start a piggy bank for you so you could go to college |
تقريباً هزار دلار داشت تا وقتی كه يكی شكوندش و اون رو دزديد | Almost had a thousand dollars, ’til someone broke in and stole it |
و من میدونم این موضوع آنقدر برای مامانت دردناک بود که قلب مادرت رو شکوند | And I know it hurt so bad it broke your momma’s heart |
و بنظر میرسید که همه چیز شروع به فروپاشی کرد | And it seemed like everything was just startin’ to fall apart |
مامان و بابا خيلی جر و بحث میكردن و مامان رفت | Mom and dad was arguin’ a lot so momma moved back |
به چالمرز توی يک آپارتمان يک خوابه | On the Chalmers in the flat one bedroom apartment |
و پدر هم رفت به قسمت ديگه مايل هشتم تو ناوارا | And dad moved back to the other side of 8 Mile on Novara |
و همون موقع بود که بابا با سی دی(حاوی آهنگای خودش) به کالیفرنیا رفت | And that’s when Daddy went to California with his CD |
و دکتر دری رو ملاقات کرد واسه تو و مامانی بلیت گرفتم که بیاین به دیدنم | And met Dr. Dre and flew you and Momma out to see me |
ولی خب بابایی مجبور بود کار کنه ، تو و مامانی باید من رو ترک میکردید | But Daddy had to work, you and Momma had to leave me |
و بعد هم کم کم شما بابایی رو از تلویزیون میدیدید | Then you started seein’ Daddy on the TV |
و مامانی ازین اتفاق خوشش نیومد | And Momma didn’t like it |
تو و لینی برای فهمید این چیزها خیلی کوچیک بودید | And you and Lainie were too young to understand it |
بابا يک سنگنورد شده بود، مامان هم معتاد | Papa was a rollin’ stone, momma developed a habit |
و همهی اینها آنقدر سریع اتفاق افتاد که هیچکدوممون نتونستیم جلوش رو بگیریم | And it all happened too fast for either one of us to grab it |
فقط متاسفم از این که شماها اونجا حضور داشتید و مجبور بودید اولین نفر شاهد اون همه اتفاق بشید | I’m just sorry you were there and had to witness it first hand |
چون تمامِ چیزی که همیشه میخواستم این بود که شماها به من افتخار کنید | ‘Cause all I ever wanted to do was just make you proud |
الان توی این خونهی خالی نشستم و خاطرات رو مرور میکنم | Now I’m sittin’ in this empty house Just reminiscin’ |
به عکسهای بچگیتون نگاه میکنم و مبهوت میمونم که جفتتون چقدر بزرگ شدید | Lookin’ at your baby pictures, it just trips me out To see how much you both have grown |
انگار که باهم خواهر هستید | It’s almost like you’re sisters now |
واي، فكر كنم خوشگلتر شدي، بابا هنوز اينجاست | Wow, guess you pretty much are and daddy’s still here |
ليني با تو هم هستم، بابا هنوز اينجاست | Laney I’m talkin’ to you too, daddy’s still here |
مامان فقط برای چند لحظه رفته | Sshh! Momma’s only gone for the moment |
هیس ، نی نی کوچولو ، گریه نکنی ها | Now hush, little baby, don’t you cry |
همه چیز درست میشه | Everything’s gonna be alright |
غصه نخور خانوم کوچولو | Stiffen that upper lip up,little lady |
بابایی اینجاست تا کل شب تورو تو بغلش بگیره | Daddy’s here to hold ya through the night |
میدونم که مامانی الان اینجا نیست و ما دلیلش رو نمیدونیم | I know Mommy’s not here right now, and we don’t know why |
ما حسی رو داريم كه در درون حس میكنيم | We fear how we feel inside |
شاید یکم مسخره بنظر بیاد نینی خوشگل | It may seem a little crazy, pretty baby |
و اگر ازمن بخواهی ، بابایی برات یک مرغ مقلد میخره | And if you ask me to, Daddy’s gonna buy you a mockingbird |
من دنیا رو به تو میدهم | I’ma give you the world |
من برات یک انگشتر الماس میخرم ، من برات آواز میخونم | I’ma buy a diamond ring for you, I’ma sing for you |
هر کاری برات میکنم تا لبخندت رو ببینم | I’ll do anything for you to see you smile |
و اگر اون مرغ مقلد آواز نخوند و اون انگشتر ندرخشید | And if that mockingbird don’t sing and that ring don’t shine |
گردن اون پرنده رو میشکونم | I’ma break that birdie’s neck |
برمیگردم پیش اون جواهر فروشی که انگشتر رو به شما فروخت | I’ll go back to the jeweler who sold it to ya |
و مجبورش میکنم تک تک قیراط های انگشتر رو بخوره بهتره با بابایی در نیوفتی | And make him eat every carat, don’t f–k with Dad! (Ha-ha!) |
برای دیدن موزیک ویدیو این آهنگ اینجا کلیک کنید.
کلمات جدید
احساس، مفهوم | sense |
سر راست | straight |
ترسیده | scared |
دعا | prayer |
اشک | tears |
کابوس | nightmare |
کشیدن | pull |
چرخش | spin |
چرخش | swirl |
چرخش | whirl |
چرخش | twirl |
گیج کردن | daze |
پناه | shelter |
به نحوی | somehow |
به نظر میرسد | seems |
نتیجه معکوس | backfire |
برنامه | plan |
نوجوان | teenager |
حدس | guess |
سرنوشت | destiny |
نگران | worried |
استراحت | rest |
خواب | sleep |
رویا | dream |
وعده | promise |
به خاطر اوردن | remember |
پیچیدن | wrappe |
هدیه | presents |
فراموش کردن | forget |
شیشه | jar |
دانشکده | college |
تقریبا | Almost |
شکست | broke |
قلب | heart |
سقوط | fall |
بحث و جدل | argue |
تخت | flat |
اتاق خواب | bedroom |
فهمیدن | understand |
توسعه یافته | developed |
گرفتن | grab |
شاهد | witness |
مغرور | proud |
خالی | empty |
یادآوری خاطرات | reminiscing |
سفر | trip |
مرغ مقلد | mockingbird |
الماس | diamond |
حلقه | ring |
آوار خواندن | sing |
لبخند | smile |
درخشیدن | shine |
شکستن | break |
گردن | neck |
جواهر فروش | jeweler |
قیراط | carat |
واقعا ازتون ممنونم برای ترجمه این اهنگ شاهکار
سلام شایان عزیز 🙂
ممنون از نظر دلگرم کننده ات