نیکول چانگ واقعهی از دست دادن را به تصویر میکشد، دقیقا همان چیزی که از بدو تولد آن را حس کرده است. اکنون، در دومین اثر خود، “A Living Remedy”، غم و اندوه چانگ بر چیزهایی متمرکز است که به وضوح قابل مشاهده است: سیستم مراقبت بهداشتی ضعیف ایالات متحده آمریکا، بیرحمی سرمایهگذاران، آسیب رفتارها و کلمات نژادپرستی در روزمره، و شوک ویرانگر از دست دادن والدین و روایت خانوادگی که برای مدت طولانی تمام چیزی بود که او میدانست.
چانگ از زمانی که نوزاد بود از والدین مهاجرت کردهی کرهای خود طرد شد و توسط یک زوج سفیدپوست مذهبی در روستایی به نام اورگان به فرزندی پذیرفته شد و به او گفتند که این برنامه خدا بوده که او به خانواده آنها بپیوندد. چانگ تلاش کرد تا این افسانه خیالی را با واقعیت زتدگیاش در جایی که قومیتش بلافاصله او را به عنوان «دیگری» نام برده، مطابقت دهد. قاضی که فرزندخواندگی او را در سال 1981 نهایی کرد به والدین چانگ گفت که هنگام بزرگ کردن او، این موضوع را نادیده بگیرند. او به آنها گفت: “او را در خانواده خود جذب کنید، و همه چیز خوب خواهد شد.”
برای درک بهتر حس نیکول چانگ کتاب گابریل گلیزر نویسنده کتاب “کودک آمریکایی: یک مادر، یک کودک و تاریخ مخفی فرزندخواندگی» را میتوانید بخوانید.
بدون دیدگاه