The Father (پدر) یک فیلم سینمایی درام محصول مشترک فرانسه و انگلستان تولید سال ۲۰۲۰ به کارگردانی فلوریان زلر است. این فیلم بر اساس نمایشنامه سال ۲۰۱۲ خود به نام پدر ساخته شدهاست. The Fatherدر نود و سومین دوره جوایز اسکار در شش بخش نامزد دریافت جایزه شد که دو جایزه بهترین فیلمنامه اقتباسی و بهترین بازیگر نقش مرد را به دست آورد. فلوریان زلر در این فیلم خیلی حیرتانگیر بیماری زوال عقل را در درامی دلخراش به تصویر کشیده است.
دیالوگهای فیلم The Father
انتقاد خوراکی است که بهتره سرد سرو بشه | Criticism is food that is better served cold |
هرگز به کسی نگید که به چی فکر میکنید. | Never tell anyone what you think |
یک وکیل با کیف خود میتواند بیش از صد مرد با اسلحه را قال بزاره | A lawyer with his bag can name more than a hundred men with guns |
مردی که وقت خود را با خانوادهاش نمیگذراند هرگز نمیتواند یک مرد واقعی باشد. | A man who does not spend time with his family can never be a real man. |
هیچ وقت از دشمنان خود متنفر نشوید. روی قضاوت شما تاثیر میگذارد | Never hate your enemies. It affects your judgment |
دوستان خود را نزدیک اما دشمنان خود را نزدیکتر نگهدارید | Keep your friends close but your enemies closer |
اگر مشکلی پیشآمد، من اینجا میمانم تا به شما کمک کنم. به خاطر پدرت، به خاطر پدرت | If there is a problem, I will stay here to help you. For your father, for your father |
یه پیشنهادی بهش میدم که نتونه رد کنه | I give him an offer he can't refuse |
سلامتی مهمترین چیزه حتی مهمتر از موفقیت، پول و قدرت | Health is the most important thing, even more important than success, money and power |
من به چیزهایی که مربوط به من نیست علاقهای ندارم | I'm not interested in things that do not concern me |
من باهوشم و احترام میخوام. | I am smart and I want respect. |
شما در یک دقیقه احساس خوبی خواهید کرد، من به شما قول میدهم. همه چیز درست میشه | You're going to feel all right in a minute, I promise you. Everything will be all right. |
بطور مشخص او هیچ تصوری از آنچه راجع به آن صحبت میکند ندارد. | Obviously she has no idea, what she talking about. |
شما او را از نظر جسمی تهدید میکنید | that you'd threatened her physically |
اصطلاحات فیلم The Father
گریه کردن | to be in tears |
اصلا راجع به چیزی ندونستن / اطلاعی نداشتن | To have no idea about something |
انتقاد | Criticism |
سرو کردن | serve |
وکیل | lawyer |
دشمن | enemy |
قضاوت/ داوری | judgment |
تهدید کردن | threaten |
علاقهای نداشتن | not concern |
به طور مشخص / آشکارا | Obviously |
بدون دیدگاه