تیلور آلیسن سوئیفت (Taylor Alison Swift) ترانه سرا و خواننده آمریکایی در 13 دسامبر 1989 توی پنسیلوانیا، آمریکا به دنیا اومد. وقتی 14 سالش بود به صورت حرفهای ترانه سرایی رو شروع کرد و تونست با یه شرکت موسیقی بزرگ قرارداد ببنده تا همه جهان صدای نابش رو بشنون. اون چزو پرفروشترین موسیقیدانهای جهان به شمار میره که تا سال 2019 تونسته حدود 200 میلیون نسخه از کارهای مختلفش رو بفروشه. چند روز گذشته بود که Taylor آلبوم جدیدش رو ریلیز کرد و افراد زیادی تحسینش کردن. در این مطلب به بررسی یکی متن و ترجمه آهنگ So Long London از Taylor Swift که یکی از ترکهای پربازدید آلبوم جدیدش هست، میپردازیم.
متن و ترجمه آهنگ So Long London از Taylor Swift
بدرود، بدرود لندن | So (So), long (Long), London (London) |
بدرود، بدرود لندن | So (So), long (Long), London (London) |
بدرود، بدرود لندن | So (So), long (Long), London (London) |
توی ذهنم چراغ های چرخ و فلک رو توی مه دیدم | I saw in my mind fairy lights through the mist |
آرامشم رو حفظ کردم و وزن جدایی روبه جون خریدم | I kept calm and carried the weight of the rift |
هربار که داشت از راه منحرف می شد اون رو محکم تر بغل کردم | Pulled him in tighter each time he was driftin’ away |
ستون فقراتم درحالی که داشتم خودمون رو به بالای تپه می رسوندم له شد | My spine split from carrying us up the hill |
آب به لباس هام نفوذ کرد، استخوان های خستهم لرز گرفتن | Wet through my clothes, weary bones caught the chill |
دست از تلاش برای خندوندنش برداشتم، دست از درست کردن حفاظ برداشتم | I stopped tryna make him laugh, stopped tryna drill the safe |
با خودم فکر می کنم، فکر کردی چقدر غم داشتم، | Thinkin’, “How much sad did you think I had |
فکر کردی چقدر تو خودم داشتم؟ | Did you think I had in me?” |
اوه، چه مصیبتی | Oh, the tragedy |
بدرود، لندن | So long, London |
یه نفر رو پیدا خواهی کرد | You’ll find someone |
من اینو انتخاب نکردم که بشم وصله ناهمناهنگ | I didn’t opt in to be your odd man out |
من اون کلابی رو تاسیس کردم که اون دختر چیزهای خوبی دربارهش شنیده | I founded the club she’s heard great things about |
هرچیزی که می شناختم رو جا گذاشتم، تو منو توی خونه نزدیک هیث جا گذاشتی | I left all I knew, you left me at the house by the Heath |
من احیا کردن رو متوقف کردم، با گذشت همه اینا، دیگه فایده نداره | I stoppеd CPR, after all, it’s no use |
روحیه از بین رفته بود، ما دیگه تلاش نمی کردیم | The spirit was gonе, we would never come to |
من ازت عصبانیم که گذاشتی اون همه جوونی رو رایگان در اختیارت بذارم | And I’m pissed off you let me give you all that youth for free |
برای این همه مدت، لندن | For so long, London |
بخیه ها باز شدن | Stitches undone |
دوتا قبر، یک تفنگ | Two graves, one gun |
من یه نفر رو پیدا خواهم کرد | I’ll find someone |
و تو میگی که من کشتی رو ترک کردم | And you say I abandoned the ship |
ولی من هم داشتم باهاش غرق می شدم | But I was going down with it |
مشت محکم بسته شدهم | My white-knuckle dying grip |
سفت چسبیدن به خشم بی سر و صدات | Holding tight to your quiet resentment |
و همه دوستام گفتن درست نیست که بترسی | And my friends said it isn’t right to be scared |
هر روز یه رابطه | Every day of a love affair |
هر نفس شبیه یه هوای کمیابه | Every breath feels like rarest air |
وقتی مطمئن نیستی که اون دلش می خواد اونجا باشه | When you’re not sure if he wants to be there |
پس، فکر کردی چقدر غم داشتم، | So how much sad did you think I had |
فکر کردی چقدر تو خودم داشتم؟ | Did you think I had in me? |
چقدر مصیبت؟ | How much tragedy? |
فکر کردی تا کجا پایین میرم | Just how low did you |
فکر کردی تا کجا میرم قبل اینکه از درون تیکه پاره بشم؟ | Think I’d go ‘fore I’d self-implode? |
قبل از اینکه مجبور بشم برم برای رهایی؟ | ‘Fore I’d have to go be free? |
تو قسم خوردی که عاشقمی ولی نشونه هاش کجا بودن؟ | You swore that you loved me, but where were the clues? |
من توی محراب در انتظار یه گواه مردم | I died on the altar waitin’ for the proof |
تو ما رو قربانیه خداهای غمگین ترین روزهات کردی | You sacrificed us to the gods of your bluest days |
و تازه الان داره رنگ و رو به چهرم برمیگرده | And I’m just getting color back into my face |
من فقط اینقدر عصبانیم چون اینجا دوست داشتم، برای | I’m just mad as hell ’cause I loved this place for |
مدت (مدت)، طولانی (طولانی)، لندن (لندن) | So (So), long (Long), London (London) |
یه (یه)، زمان (زمان)، خوبی (خوبی)، گذروندیم (گذروندیم) | Had (Had), a (A), good (Good), run (Run) |
لحظه ای (لحظه)، از آفتاب گرم (آفتاب) | A moment (Moment), of warm sun (Sun) |
ولی من (من)، نیمهی (نیمهی)، گمشدهت (گمشدهت)، نیستم (نیستم) | But I’m (I’m), not (Not), the (The), one (One) |
بدرود لندن، بدرود | So (So), long (Long), London (London) |
بخیه ها (بخیه ها)، باز شدن (باز شدن) | Stitches (Stitches), undone (Undone) |
دوتا (دوتا)، قبر (قبر)، یک تفنگ (تفنگ) | Two (Two), graves (Graves), one gun (Gun) |
تو (تو)، پیدا خواهی کرد (پیدا خواهی کرد)، یکی رو | You’ll (You’ll), find (Find), someone |
بدون دیدگاه