“Ending” احساس آیزاک رو در مورد دوستدختر قبلی خود یعنی کسی که از دستش داده رو توصیف میکنه. در واقع، خواننده از اون دختر شانس دوباره میخواد.
یا حتی این آهنگ طور دیگهای هم برداشت میشه که انگار آیزاک عاشق دختری هست که فقط با هم دوستند هم رو میشناسن ولی او چیز بیشتری میخواد ازین رابطه در ذهنش خیالپردازی کزده.
متن و ترجمه آهنگ Ending از Isak Danielson
ما آخر خطیم | We’re at the end of the line |
اون نمیذاره چشمامو ببندم | She keeps me from closing my eyes |
نمیذاره شبها خوابم ببره | Keeps me from sleeping at night |
نذار برم | Don’t let me go |
ما صحبت میکردیم در حالیکه | We’ve been talking awhile |
نگاه میکردیم همه چیز روشنه (همه چیز معلومه) | Looking at everything bright |
مینوشتم و اون ازم پرسید، منم جواب میدادم که خوبم | Wrote and she asks me, I’m fine |
فقط منو رها نکن | Just don’t let me go |
یه زمانی رسید که فقط تو بودی | There came a time when you where the only one |
تنها شخص بودی | You were the only one |
تنها فرد | The only one |
شاید میتونستم تنها دارائیت باشم | Maybe I could be your only prize |
شاید تو باید نور رو بگسترانی | Maybe you would light it wide |
حتی وقتی عقب موندم | Even when I’ve fallen back |
هنوز باور داری من تلاشمو کردم | You still believe I tried |
شاید ما بتونیم یه سمفونی باشیم | Maybe we could be a symphony |
و شاید بتونم یاد بگیرم که بنوازمش | And maybe I could learn to play |
تو میتونی این داستان رو بنویسی | You could write that story |
در حالیکه من فقط سوار موجم (غرق در نواختن موسیقیمونم) | While I just ride the wave |
ما آخر خطیم | We’re at the end of the line |
اون جلوی اینکه سفت بغلش کنم رو میگیره | She keeps me from holding her tight |
تلاش میکنم مطمئن شم که اون حالش خوبه | Trying to make sure she’s fine |
نذار برم | Don’t let me go |
صد قدم عقب رفتیم | We took hundred steps back |
جوری که خداحافظی کردی غم انگیز بود | How you said goodbye was sad |
حالا که فکر میکنم اینم بهش اضافه کن، لطفا بذار برم | Now when I think of it add, “please let me go” |
زمانى پیش آمد كه تو تنها بودی | There came a time when you were the only one |
تنها شخص بودی | You were the only one |
تنها فرد | The only one |
شاید میتونستم تنها دارائیت باشم | Maybe I could be your only prize |
شاید تو باید نور رو بگسترانی | Maybe you would light it wide |
حتی وقتی عقب موندم | Even when I’ve fallen back |
هنوز باور داری من تلاشمو کردم | You still believe I tried |
شاید ما بتونیم یه سمفونی باشیم | Maybe we could be a symphony |
و شاید بتونم یاد بگیرم که بنوازمش | And maybe I could learn to play |
تو میتونی این داستان رو بنویسی | You could write that story |
در حالیکه من فقط سوار موجم (غرق در نواختن موسیقیمونم) | While I just ride the wave |
اما زندگی هیچوقت اونطوری نیست | But life is never like that |
اما زندگی هیچوقت اونطوری نیست | But life is never like that |
اون منو داخل برد و حالا احساس میکنم | She took me in and now I feel |
هنوز میدانم زندگی هیچوقت آنگونه نیست | Still know life’s never like that |
زندگی هرگز اونطور نیست، زندگی هرگز اونطور نیست | Life’s never like that, life’s never like that |
شاید میتونستم تنها دارائیت باشم | Maybe I could be your only prize |
شاید تو باید نور رو بگسترانی | Maybe you would light it wide |
حتی وقتی عقب موندم | Even when I’ve fallen back |
هنوز باور داری من تلاشمو کردم | You still believe I tried |
شاید ما بتونیم یه سمفونی باشیم | Maybe we could be a symphony |
و شاید بتونم یاد بگیرم که بنوازمش | And maybe I could learn to play |
تو میتونی این داستان رو بنویسی | You could write that story |
در حالیکه من فقط سوار موجم (غرق در نواختن موسیقیمونم) | While I just ride the wave |
در حالیکه من فقط سوار موجم (غرق در نواختن موسیقیمونم) | While I just ride the wave |
بدون دیدگاه