تا حالا شده حس کنید با یه فرد رابطه خیلی نزدیکی دارید ولی بعد از مدتی تبدیل به دوتا آدم غریبه بشید؟ سلینا گومز در آهنگ people you know در مورد حس بعد از این اتفاق میگه.
متن و ترجمه آهنگ people you know از Selena Gomez
به خودم میگم هرگز به اونجا نخواهم رفت. | telling myself i won't go there |
آه، اما میدونم که اهمیت نمیدم | oh, but i know that i won't care |
دارم سعی میکنم که تمام خونهایی که ریختم رو پاک کنم. | tryna wash away all the blood i've split |
این هوس باری هستش که هر دوی ما به دوش میکشیمش. | this lust is a burden that we both share |
دو گناهکار نمیتوانند تنها از یک دعا کفاره بدهند. | two sinners can't atone from alone prayer |
روحها به واسطه غرور و گناه درهم تنیده شدن. | souls tied, intertwined by pride and guilt |
تاریکی در دوردستها وجود داره. | there's darkness in the distance |
از حالتی که من دارم زندگی میکنم. | from the way that i've been livin' |
اما میدونم نمیتونم در برابرش مقاومت کنم. | but i know i can't resist it |
آه! همزمان هم دوستش دارم هم ازش متنفرم. | oh, i love it and i hate it at the same time |
من و تو از یک جام شراب سم رو نوشیدیم. | you and i drinkin' poison from the same vine |
آه! همزمان دوستش دارم و هم ازش متنفرم. | oh i love it and i hate it at the same time |
تمام گناهانمون رو از نور صبحگاهی پنهان کردیم. | hidin' all of our sins from the daylight |
از نور صبحگاهی، از نور صبحگاهی فرار میکنیم. | from the daylight, runnin' from the daylight |
از نور صبحگاهی، از نور صبحگاهی فرار میکنیم. | from the daylight, runnin' from the daylight |
آه! همزمان دوستش دارم و هم ازش متنفرم. | oh i love it and i hate it from the same time |
به خودم میگم این بار آخره | tellin' myself it'sthe last time |
میتونی از هر رحمتی که ممکنه پیدا کنی بگذری. | can you spare any mercy that you might find |
اگه من دوباره به زانو دربیام | if i'm down on my knees again |
در عمیق ترین نقطه وجودم، خدیا! من تلاش خودمو کردم | deep down,way down, Lord, i try |
سعی کردم نورت رو دنبال کنم ولی الان شبه (نوری نیست که دنبال کنم) | try to follow your light, but it's night time |
لطفا در نهایت منو رها نکن! | please don't leave me in the end |
تاریکی در دور دست وجود داره | there's darkness in the distance |
برای بخشش التماس میکنم. | i'm beggin' for forgiveness |
اما میدونم ممکنه دربرابرش مقاومت کنم. | but i know i might resist it |
آه، همزمان هم دوستش دارم و هم ازش متنفرم. | oh i love it and i hate it at the same time |
من و تو از یک جام شراب، سم رو نوشیدیم. | you and i drink the poison from the same vine |
آه، همزمان هم دوستش دارم هم ازش متنفرم. | oh i love it and i hate it at the same time |
همه گناهانمون رو از نور صبحگاهی پنهان کردیم. | hidin' all of our sins from the daylight |
از نور صبحگاهی، از نور صبحگاهی پنهان کردیم. | from the daylight, runnin' from the daylight |
از نور صبحگاهی، از نور صبحگاهی پنهان کردیم. | from the daylight, runnin' from the daylight |
آه همزمان هم دوستش دارم و هم ازش متنفرم. | oh i love it and i hate it at the same time |
آه همزمان هم دوستش دارم و هم ازش متنفرم. | oh i love it and i hate it at the same time |
من و تو از یک جام شراب، سم نوشیدیم | you and i drink the poison from the same vine |
آه همزمان هم دوستش دارم و هم ازش متنفرم. | oh, i love it and i hate it at the same time |
تمام گناهنمون رو از نور صبحگاهی پنهان کردیم. | hidin' all of our sins from the daylight |
از نور صبحگاهی، از نور صبحگاهی پنهان کردیم | from the daylight, runnin' from the daylight |
از نور صبحگاهی، از نور صبحگاهی پنهان کردیم. | from the daylight, runnin from the daylight |
آه همزمان هم دوستش دارم و هم ازش متنفرم. | oh i love it and i hate it at the same time. |
بدون دیدگاه