Taylor Swift یکی از خوانندگان موفق آمریکایی هستش که با انتشار آلبوم جدیدش سر و صدای زیادی به پا کرده. آلبوم جدیدش با اسم The Tortured Poet’s Department در چند هفته اول به 3 میلیارد استریم در اسپاتیفای رسید. جالبته بدونید این اولین آلبوم تاریخ هستش که توی این مدت کم به این مقدار استریم میرسه. همچنین این آلبوم Taylor برای چند هفته متوالی در تاپ لیست چارت بیلبورد قرار داشت. در این مطلب از فانگلیش پلاس به بررسی متن و ترجمه آهنگ But Daddy I Love Him از Taylor Swift میپردازیم.
متن و ترجمه آهنگ But Daddy I Love Him از Taylor Swift
من فراموش کردم که غرب چجوری پیروز شد (how the west was won اسم یه فیلمه که اتفاقاتش توی دهه ١٨٣٠ رخ می ده) | I forget how the West was won |
من فراموش کردم که آیا این روزی جالب بود | I forget if this was ever fun |
من تازه فهمیدم که این مردم فقط تورو بزرگت میکنن تا زندانیت کنن | I just learned these people only raise you to cage you |
ساراها و هاناها توی ملاقات های یکشنبه شون | Sarahs and Hannahs in their Sunday best |
به گردنبندهای مرواریدشون چنگ می زنن و در حالی که آه می کشن می گن “چه افتضاحی” | “Clutching their pearls, sighing “What a mess |
من تازه فهمیدم این مردم تلاش میکنن و نجاتت میدن | I just learned these people try and save you |
چون ازت متنفرن | Cause they hate you |
این اسب خیلی بلنده | Too high a horse |
برای یه دختر ساده تا ازش بالا بره | For a simple girl to rise above it |
اونا در رو روی تمام دنیای من بستن | They slammed the door on my whole world |
اون چیزی که میخواستم | The one thing I wanted |
الان من دارم میدوام درحالی ک دکمه های لباسم بازه | Now I’m running with my dress unbuttoned |
“فریاد میزنم “ولی بابا من اونو دوستش دارم | Screaming “But Daddy I love him!” |
من دارم ازش بچه دار میشم | I’m having his baby |
نه نشدم، ولی باید قیافه هاتون رو ببینید | No, I’m not, but you should see your faces |
من بهش میگم که با سرعت از بین حصارها رد بشه | I’m telling him to floor it through the fences |
نه قرار نیست سر عقل بیام | No, I’m not coming to my senses |
من میدونم اون دیوونه ست ولی اون کسیه که من میخوام | I know he’s crazy but he’s the one I want |
یه دختر وظیفه شناس بودم، همه برنامه هام سر جاش بود | Dutiful daughter, all my plans were laid |
پیچک ها به یه رشته به هم پیوسته تبدیل شدن (همه مشکلات دست به دست همدیگه دادن) | Tendrils tucked into a woven braid |
بعضی وقتا سریع به بلوغ رسیدن با به بلوغ نرسیدن اصلا تفاوتی نداره | Growing up precocious sometimes means not growing up at all |
اون مثل آشوب بود، اون عیاشی بود | He was chaos, he was revelry |
چشمای خمارش مثل درمان من بودن | Bedroom eyes like a remedy |
خیلی سریع بزرگترا [توی رابطه مون] دخالت کردن | Soon enough the elders had convened |
توی تالار شهر | Down at the city hall |
“ازش دور شو” | “Stay away from her” |
خرابکارا بیش از حد اعتراض کردن | The saboteurs protested too much |
حرفایی که هیچوقت نزدیم رو فقط خدا میدونه | Lord knows the words we never heard |
صدای لاستیک ماشینها و عشق حقیقی | Just screeching tires and true love |
الان من دارم میدوام درحالی ک دکمه های لباسم بازه | And now I’m running with my dress unbuttoned |
“فریاد میزنم “ولی بابا من اونو دوستش دارم | Screaming “But Daddy I love him!” |
من دارم ازش بچهدار میشم | I’m having his baby |
نه نشدم، ولی باید قیافه هاتون رو ببینید | No, I’m not, but you should see your faces |
من بهش میگم که با سرعت از بین حصارها رد بشه | I’m telling him to floor it through the fences |
نه قرار نیست سر عقل بیام | No, I’m not coming to my senses |
من میدونم اون دیوونه ست ولی اون کسیه که من میخوام | I know he’s crazy but he’s the one I want |
من الان یچیزی رو بهتون میگم | I’ll tell you something right now |
من ترجیح میدم کل زندگیمو بسوزونم | I’d rather burn my whole life down |
تا اینکه بخوام یه لحظه دیگه به این غرغرا و ناله ها گوش بدم | Than listen to one more second of all this b—-‘ and moanin’ |
بهت یه چیزی راجب نام خوبم میگم (شهرتم) | I’ll tell you something about my good name |
فقط مال خودمه که بخوام نابودش کنم (داره میگه شهرتم مال خودمه و هر کاری بخوام باهاش می کنم) | It’s mine alone to disgrace |
من افعی هایی که نقاب همدردی به صورتشون زدن رو سیر نمی کنم (اشاره به اطرافیانش داره که سعی دارن توی زندگی شخصیش دخالت کنن) | I don’t cater to all these vipers dressed in empath’s clothing |
خدا عجیب غریب ترین و قضاوتگرترین آدما رو نجات بده | God save the most judgmental creeps |
که میگن برای من بهترین چیزا رو میخوان | Who say they want what’s best for me |
و برای خودشون حرفای چرت وپرتی رو میگن که من هیچوقت نمی شنوم | Sanctimoniously performing soliloquies I’ll never see |
و فکر می کنن که حرفاشون می تونه | Thinking it can change the beat |
ضربان قلب من رو وقتی که اون منو لمس می کنه رو آروم کنه | Of my heart when he touches me |
و احساسات بین مارو خنثی کنه | And counteract the chemistry |
و سرنوشت منو تغییر بده | And undo the destiny |
نیازی نیست که تو برای من دعا کنی | You ain’t gotta pray for me |
من و دوست پسر عجیبم | Me and my wild boy |
و تمام این لذت خالص | And all this wild joy |
اگه همه چیزی که واسه من میخوای رنگ خاکستریه (منظورش غمه) | If all you want is gray for me |
پس حرفاتون هیچ اهمیتی نداره | Then it’s just white noise |
و این فقط انتخاب منه | And it’s just my choice |
اشخاص زیادی توی شهر هستن که من | There’s a lot of people in town that I |
مصنوعی ترین لبخندهامو بهشون تحویل میدم | Bestow upon my fakest smiles |
رسوایی بلاهای زیادی سر غرور میاره | Scandal does funny things to pride |
ولی عاشق و معشوق ها رو به هم نزدیک تر می کنه | But brings lovers closer |
وقتی همه اون حرارت [و بحث و دعواها تموم شد] برگشتیم | We came back when the heat died down |
پیش پدر و مادرم و اونا هم اومدن پیش ما | Went to my parents and they came around |
و بقیه مادرای شهر هنوز توی رابطه ما دخالت می کنن | All the w–e moms are still holding out |
ولی دیگه تمومه | but f–k ’em, it’s over |
و من حالا دارم توی لباسی زیر نور خورشید میرقصم | Now I’m dancing in my dress in the sun and |
که حتی بابامم دوستش داره | Even my daddy just loves him |
و من خانوم اونم و اونم خدای منه | I’m his lady, and oh my God |
باید قیافه هاتونو ببینید | You should see your faces |
زمان، باعث تغییر نظراتتون نشد | Time, doesn’t it give some perspective |
نه، تو نمیتونی بیای به عروسی | No, you can’t come to the wedding |
من میدونم اون دیوونه ست ولی اون کسیه که من میخوام | I know he’s crazy but he’s the one I want |
یچیزی الان بهت میگم تو لازم نیست واسه من دعا کنی | I’ll tell you something right now you ain’t gotta pray for me |
برای من و دوست پسرم و همه اون لذت خالصی که باهاش دارم | Me and my wild boy and all of this wild joy |
اون مثل آشوب بود، اون عیاشی بود | He was chaos, he was revelry |
اگه همه چیزی که واسه من میخوای رنگ خاکستریه (منظورش غمه) | If all you want is gray for me |
پس حرفاتون اهمیتی نداره و این انتخاب منه | Then it’s just white noise, and it’s my choice |
“فریاد میزنم “ولی بابا من اونو دوستش دارم | Screaming “But Daddy I love him!” |
من دارم ازش بچه دار میشم | I’m having his baby |
نه نمیشم ولی شما | No, I’m not! But you – |
باید قیافه هاتونو ببینید | Should see your faces |
ولی وای خدای من شما باید قیافه هانونو ببینید | But oh my God you should see your faces |
بدون دیدگاه