مقاله قبل در مورد تاثیر آموزش زبان انگلیسی بر سایر مباحث علمی حرف زدیم و این هفته تصمیم گرفتیم درباره موضوع چگونه کتاب زبان را بهینه بخوانم؟ صحبت کنیم.
پاتریک الن:
شاید در نگاه اول برای شما خواندن یک کتاب کامل در یک روز واقع بینانه نباشد. ولی آقای پاتریک الن از Lifehacker توضیح میدهد که چرا خواندن یک کتاب کامل در یک روز میتواند واقع گرایانه باشد. البته اگر شما بتوانید ساعتهای خود را مدیریت کنید. شاید خواندن یک کتاب در عرض چند ساعت ممکن باشد. در ابتدا شاید به نظرتان بسیار جذاب باشد اما هرگز اقدام به انجام آن نکنید. چرا که فکر میکنید از عهدهی شما بر نمیآید. باید به شما بگویم همه اینها را میشود با یک ریاضیات ساده به مرحلهی عمل وارد کرد.
محاسبه میانگین خوانش:
میانگین مطالعه و خوانش یک شخص بزرگسال در حدود ۲۰۰ تا ۴۰۰ کلمه در دقیقه است ، این عدد میتواند در میانگین خواندن رمان بین ۶۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰۰ بهطور کلی باشد. اگر سرعت خواندن خود را به صورت متوسط ۳۰۰ کلمه در دقیقه در نظر بگیرید ، در صورتی که شما قصد، میانگین خواندن رمان را در حدود ۸۰ هزار کلمه را داشته باشید در حدود ۵ ساعت کامل میتوانید یک رمان را بخوانید. امکان دارد شما شخصی باشید که علاقه فراوانی به کتاب خواندن دارید اما تعداد زیادی از کتابهای مورد نظرتان را هنوز نخوانده اید. این کتاب ها را در قفسه ی خود نگه داری کرده اید، چون زمان لازم را نمیتوانید برای مطالعه پیدا کنید.
اما با مطالعه این مقاله شما میتوانید عادتهای خواندن خود را تغییر دهید. به این صورت بتوانید از مطالعه دقیقتر و همین طور مناسب تر بهرهمند شوید.
چگونه کتاب زبان انگلیسی را بهینه بخوانم؟
وقتی شما قصد دارید که کارهای یک نویسنده را بخوانید و درک کنید . هنگامی که به کارهای او علاقه دارید خواندن کتاب این نویسنده برای شما آسانتر میشود و در نتیجه زمان کمتری هم بهخود اختصاص میدهد. انتخاب یک کتاب و علاقمندی به موضوع یکی از بهترین روشهای تندخوانی آن کتاب میباشد. بسیاری از نویسندگان نکات بسیار زیادی در کتابهایشان آوردند که با خواندن آن نکات کلیدی درک مطلب موجود در آن کتاب میتواند برای شما راحتتر باشد. هنگامی که پیام یک کتاب را درک کردهاید سرعت خواندن بالا میرود و بعد از اینکه سرعت خواندن تقویت شد، شما میتوانید یاد بگیرید و به سراغ کتاب بعدی بروید.
نویسنده کتاب را بشناسیم.
مهم ترین نکته که خیلی خیلی در چگونه کتاب زبان انگلیسی را بهینه بخوانم؟ مهم است این که ما نویسنده کتاب را بشناسیم. به عنوان مثال من وقتی میخواهم کتاب سکوت، قدرت درون گراها که خانم سوزان کین نوشته را مطالعه کنم. اگر ندانم نویسنده این اثر زیبا چه کسی است به احتمال زیاد خیلی نمیتوانم با مطالب جذاب کتاب ارتباط برقرار کنم.
به عنوان مثال سوزان کین یک خانم به نسبت جوانی هست که درونگراست. اگر من واقعا ویژگی های شخصیتی آن آدم را نشناسم، وقتی این کتاب را میخوانم شاید آن ارتباط بهینه را هنگام مطالعه پیدا نکنم. مثال دیگر کتاب روانشناسی عزت نفس که البته ترجمه یک کتاب با یک عنوان دیگری است .
نتیجه گیری:
به هر صورت راجع به عزت نفس یا self steem صحبت شده آقای ناتانیل براندن که به نظر من یکی از بهترین افراد در دنیا برای بحث عزت نفس هستند. وقتی بدانیم نویسنده این کتاب ایشون هستند خب قطعا مدل ارتباطمان با این کتاب فرق میکند. زمانی که کتاب برترین محقق راجع به عزت نفس را مطالعه میکنیم بنابراین اطمینان ما از مطالب بیشتر میشود.
بنابراین قطعا رضایت بالاتری هم خواهیم داشت. پس بهتر است که در اینترنت جست و جویی بکنیم. اگر بتوانیم فیلم مربوط به آن نویسنده را هم ببنیم بهتر است. مثلا کتاب آخرین سخنرانی یا Last lecture، این کتاب خیلی کتاب خوبی است وقتی شما این کتاب جذاب را مطالعه کنید. متوجه میشوید که کتاب زیبایی است . ولی به نظر من خیلی زیباتر خواهد بود اگر شما فیلم همان سخنرانی را هم ببینید کاملا با رندی پاوش آشنا میشوید و میشناسید:
چه کسی است؟
ظاهرش چه شکلی است؟
چه سن و سالی دارد؟
چه حسی میتوانید از آن آدم بگیرید؟
بنابراین دیدن نویسنده برای من حداقل خیلی خیلی مهم است ولی معمولا اکثر افراد این را فراموش میکنند.
سال نشر کتاب :
کتابی که ما در حال مطالعه آن هستیم مهم است، که چه سالی منتشر شده است؟
سال نشر کتاب
سال نشر کتاب در زبان فارسی، خیلی مهم نیست. نمیگم چون معمولا کتابهایی که ما میخوانیم ترجمه هستند، من نسخه اصلی و انگلیسیش رو میگم، خب حالا دانستن اینکه این کتاب چه سالی منتشر شده به ما چه کمکی میکند؟ مثلا کتاب آئین سخنرانی اثر دیِل کارنِگی که در ایران دلیلش را هنوز کسی نمی داند که چرا به ایشان دیل کارنگی، میگویند.
تطبیق متن فارسی با متن انگلیسی :
لازم نیست خیلی انگلیسی بدانیم و در همین حد که آشنایی هم داشته باشیم این کار میتواند خیلی کمک کند. خب من معمولا هر کتابی را میخوانم ترجیح به خواندن کتابهای فارسی را میدهیم. چون خیلی هم سریعتر میتوانیم این کتاب ها را مطالعه کنیم و هم در دسترس تر است. اما اگر مطالعه و درک مفهوم کتاب برایمان مهم باشد .
بهتر است کتاب انگلیسی آن را نیز مطالعه کنیم. چرا که این کار باعث میشود ما برداشت و درک شخصی خودمان را از کتاب داشته باشیم. پس نسخه انگلیسی کتاب مهم است.
مثال نسخه انگلیسی:
اکثر خوانندگان کتاب معمولا از Kindle کتابها را خریداری میکنند و در موبایل خود کتاب مورد علاقه شان را مطالعه میکنند. نرم افزار کیندلی که برای دانلود در گوگل وجود دارد، کتاب مورد علاقه تان را می توانید از لیست کتاب ها تهیه کنید. بنابراین کار خیلی سختی نیست و بعد میتوانیم صفحه به صفحه تطبیق بدهم.
مرحله بعدی:
متاسفانه یکی از کاربردهای تلخ این است که متوجه میشویم چقدر مترجمها گاهی اوقات بد عمل میکنند و اشتباهات فاحشی دارند. خب پس این نکته را باید در نظر داشته باشیم که حتما تطبیق بدهیم. یک فایده دیگر تطبیق این است یک قسمتهایی که سانسور میشود را میتوانیم پیدا کنیم.
شاید مطلب مهمی بوده باشد. شاید مثالی باشد که درک ما را از مفهوم موضوع روشن تر کند.شاید… .
آخرین توصیه:
گاهی اوقات مترجمها وقتی نمیتوانند ترجمه کنند یک قسمتهایی را حذف میکنند و این رفتار درستی نیست زیرا اعتماد باید حفظ شود. اولین چیزی که برای مترجم مهم است اعتماد و صداقت اوست. این کار باعث میشود درک مطلب سخت تر شود.
اگر به صحبت های گفته شده توجه کنید به مرور زمان درک شما از مطالب مطالعه شده بالا می رود. در نتیجه پتانسیل بالایی برای ادامه مطالعه دارید. اما این پیشرفت مستلزم تمرین زیاد می باشد.
امیدوارم این مقاله در مطالعه شما موثر باشد.
بدون دیدگاه