در مقاله قبل به موضوع تحلیل متن و گفتمان (Text and discourse) پرداختیم و در این مقاله قرار هست در مورد ?How people learn English صحبت کنیم.
همه ما افرادی را میشناسیم توانایی صحبت به چند زبان را دارند.
اما چگونه؟
آیا آن ها از توانایی خارق العاده ای برخوردارند؟
آیا آن ها بیشتر هزینه میکنند؟
آیا کل عمر خود را وقف مطالعه زبان کردند؟
خیر. این گونه افراد همیشه سعی کرده اند از خواندن زبان لذت ببرند.
این وظیفه شماست که به عنوان مدرس لذت یادگیری را به زبان آموز انتقال دهید. زبان آموزان در ابتدای یادگیری احساس میکنند با یک پروسه و برنامه سنگینی مواجه هستند. خصوصا برای زبان آموزانی که کلاس های ترمیک زبان انگلیسی را برای آموزش خود انتخاب کرده اند. زیرا آن ها میدانند که برای مطالعه زبان انگلیسی باید رشته کتاب هایی را مرحله به مرحله بخوانند.
تمایز انسان در مقابل حیوانات
واضح است، آنچه برای همه ما ذاتی است این است که ما انسان ها با شکل های متفاوت زندگی تفاوت ذاتی با حیوانات داریم. اما آن چه ما با حیوانات به اشتراک میگذاریم غریزه ارتباط است. به محض به دنیا آمدن، ما میدانیم که چگونه ارتباط برقرار کنیم، و به طور کلی این کار را انجام میدهیم به محض اینکه از رحم خارج میشویم با فریاد شگفت آور که ورود ما را به جهان اعلام میکند. ما در این مرحله در حال برقراری ارتباط نیازهای خود به مادر هستیم.
مهم ترین مواردی که ما را از حیوانات جدا میکند:
استدلال: اکثر کلمات مجموعه ای از حروف هستند که هیچ ارتباط منطقی با آنچه را که ارائه میدهند ندارند ، در عوض ، با یک دیگر و در کنار هم منظور را میرساند، این ساده ترین کار برای انسان است.
تنظیم مجدد: زبان از واحدهای مختلف (یعنی حروف ، کلمات ، عبارات و غیره) تشکیل شده است که می توانند برای ایجاد معنای متفاوت تجزیه و مرتب شوند. این واحدها محدود هستند، اما امکانات آن ها بطور مؤثر نامتناهی است.
چکیده: زبان بشر میتواند مفاهیمی را که در مجاورت آن مستقر نیستند، بیان و توصیف کند.
Metalinguistics: از زبان میتوان برای توصیف خود استفاده کرد.
کودکان زبان را به راحتی یاد میگیرند.
این که کودکان زبان را به راحتی یاد میگیرند، امری رایج است. کودکان از بعد تولد شروع به یادگیری زبان میکنند (نوزادان با صداهای تصادفی یا حتی سایر زبان ها به صدای والدین خود توجه می کنند) و قبل از ده سالگی واقعاً آن را تسلط کامل را بر زبان خود ندارند. معنی خیلی از اصطلاحات عام و عمومی را نمیدانند. درواقع ما هرگز از یادگیری زبان خود دست نمیکشیم.
تجربه نشان داده است ، بسیاری از خانواده های مهاجر در ایالات متحده قصد دارند به فرزندان خود زبان مادری خود را آموزش دهند. در طی چند سال اول ، کودکان با سرعت زبان مادری را یاد میگیرند. به حدی که والدین نگران این هستند که کودک زبان انگلیسی را یاد نگیرد. سپس کودک به مدرسه میرود، انگلیسی را انتخاب میکند و طی چند سال این نگرانی برعکس میشود: کودک مکالمه والدین خود را درک میکند، اما به زبان انگلیسی پاسخ میدهد. سرانجام ممکن است والدین تسلیم شوند و زبان خانه انگلیسی شود.
کودکان بسیار باهوش هستند.
اگر آن ها فقط یک بار متوجه شوند که والدین صحبت های انگلیسی آن ها را متوجه میشوند تصمیم به ادامه دادن این زبان در خانه میشوند.
مدرس عزیز این قضیه را برای والدین روشن کنید. اگر میخواهند در روند آموزش و یادگیری بهتر فرزندانشان کمک کنند باید سعی کنند زبان دوم خانه آن ها انگلیسی باشد. حداقل تلاش را در این زمینه داشته باشند.
این یک فرضیه رد شده است که کودکان عمدتا از والدین خود صحبت کردن یاد میگیرند. این نظریه تا حدودی اشتباه است. آن ها بیشتر از همسالان خود یاد میگیرند. این امر به راحتی در بین کودکان مهاجران مشاهده میشود، چه از سوابق مختلف زبان و یا صرفاً مناطق گویش متفاوت: کودکان همواره به لهجه محله و مدرسه خود صحبت کنند، نه والدینشان.
چرا کودکان زبان انگلیسی را به خوبی یاد میگیرند؟
حتی وقتی بزرگسالان میخواهند زبان را یاد بگیرند با مشکلاتی مواجه میشوند؟
علاوه بر توانایی های ذاتی، کودکان دارای چندین مزیت قدرتمند هستند:
آن ها میتوانند تقریبا تمام وقت خود را به آن اختصاص دهند. بزرگسالان نیم ساعت مطالعه در روز را سنگین میدانند. انگیزه آن ها شدید است. بزرگسالان به ندرت مجبورند بخش اعظم وقت خود را در شرکت درجمع هایی که انگلیسی صحبت میکنند، بگذرانند . کودکان بدون این که بدانند با یادگیری زبان، میتوانند خیلی از آنچه میخواهند را بدست آورند باز هم به یادگیری ادامه میدهند. زیرا آن ها لذت میبرند. شاید اگر بزرگسالان در شرایط کودکان بودند با انگیزه بیشتری ادامه میدانند.
پس باید چه کرد؟
پس به این نتیجه میرسیم که برای بزرگسالان نیز راه هایی برای یادگیری بهتر وجود دارد. مقالاتی در این زمینه در تیچر کلاب فانگلیش منتشر شده برای آگاهی از این مقالات روی لینک زیر کلیک کنید:
تفاوت های شناختی
بزرگسالان قبلاً زبان اول را یاد گرفته اند. بزرگسالان نسبت به کودکان توانایی تحلیلی بهتر دارند. بزرگسالان دانش زبانی دارند که کودکان فاقد آن هستند. بزرگسالان انگیزه زیادی میتوانند در خود ایجاد کنند زیرا آن ها از کاربرد زبان انگلیسی مطلع هستند. سعی کنید در کلاس های خود اطلاعاتی از کاربرد زبان انگلیسی در هر رشته را به زبان آموزان خود انتقال دهید. کودکان بعد از این که به سن بیولوژیک خود رسیدند، میتوانند بی زحمت یک زبان را یاد بگیرند . پس بهترین فرصت برای یادگیری است.
سطح L1 وL2:
L1:
با سرعت ادامه میدهند. بیدردسر یاد میگیرند. افکار منفی ندارند.
قرار گرفتن در معرض گفت و گمان
L2:
به آرامی پیش میروند. تمرکز روی نقاط منفی بیشتر است. کم تر در معرض گفت و گمان قرار میگیرند. روی نقاط ضعف بیشتر تمرکز میشود.
تعریف pidgin:
زبانی کاهش یافته که ناشی از تماس طولانی است بین گروه هایی از افراد که هیچ زبانی مشترک ندارند.
انتهای زبان شاید برای بعضی از زبان آموزان قرار گرفتن در این شرایط است. پس برای شما به عنوان معلم واجب است که ذهن زبان آموز و سطح زبان او را برای این شرایط آماده کنید.
بدون دیدگاه