قطعا تا حالا اسم دیجیتال مارکتینگ به گوشتون خورده! و شاید براتون سوال شده باشه که به چه معناست؟ دیجیتال مارکتینگ یکی از حوزههای کاریه که تو چندسال گذشته به شدت رشد کرده و موفق بوده.
تو این حوزه، بازاریابی با ابزارهای دیجیتال انجام میشه و یکی از نیازمندیهای اصلی هر فرد برای ورود به این حوزه، آشنایی با کلماتش هست. در این مقاله قصد داریم تا با این حوزهی کاری بیشتر آشنا بشیم و لغات تخصصی مربوط به اون رو یاد بگیریم.
Slogan: شعار
Mailshot: ایمیل تبلیغاتی
Ad: آگهی
Campaign: کمپین
Launch: به بازار معرفی کردن
Promote: بهبود بخشیدن
Billboard: بیلبورد
Teaser: تیزر
Consumer: مصرف کننده
Advertise: تبلیغ کردن
Endorse: تایید کردن
Fair-trade: نمایشگاه کالاهای تجاری
Blitz: حمله ناگهانی
Brand: نشان تجاری
Strategy: راهبرد
Junk mail: آگهی تبلیغاتی
Direct marketing: بازاریابی مستقیم
Banner ad: بنر تبلیغاتی
Publicize: به اطلاع عموم رسوندن
Teleshopping: بازاریابی تلویزیونی
Advertisement: تبلیغات
Classified: طبقه بندی شده
Product placement: تبلیغات نامحسوس
Promotion: ترفیع
Sponsor: حامی مالی
Sale: فروش
Sell: فروختن
Infomercial: اطلاع رسانی تلویزیونی
Sponsorship: حمایت مالی
Pyramid selling: فروش هرمی
Launch: (معرفی (یک محصول جدید
Market: بازار
Viral marketing: بازاریابی ویروسی
Agency: نمایندگی
Giveaway: اشانتیون
Poster: پوستر
Merchandise: اجناس
Subliminal: نیمه خودآگاه
Copy: نسخه
Fair-trade: (تجارت (منصفانه
Marketing: بازاریابی
Gimmick: ترفند
Classified advertisement: نیازمندیها
Spam: ایمیل تبلیغاتی
Product: محصول
Cold-calling: تماس تبلیغاتی
Telemarketing: بازاریابی تلفنی
Consumerism: مصرف گرایی
Full-page: تمام صفحه
Flagship: محصول اصلی
Bill: آگهی
Public relations: روابط عمومی
Persona: مدل خریدار
Crowdsource: محتوای تجمیعی
Evergreen content: محتوای همیشه سبز
Bounce rate: نرخ خروج
Landing Page: صفحه فرود
Engagement Rate: نرخ جذب
Churn rate: نرخ از دست دادن مشتریان
Friction: اصطکاک
Decision-maker: تصمیم گیرنده
Gatekeeper: مسئول نگهداری
Closed deals: فرصتهای بسته شده
Cross-selling: فروش مکمل
Hierarchy of needs: سلسله مراتب نیاز ها
Service: خدمت
Customer satisfaction: رضایت مشتری
Consumer market: بازار مصرف
Exchange: معامله
Transaction: مبادله
Relationship marketing: بازاریابی ارتباطی
Core benefit: منفعت اصلی و بنیادی
Demand: تقاضا
Compensatory model: مدل جبرانی
Service market: بازار خدمات
Stockholders: سهام داران
Production concept: مفهوم تولید
Selling concept: مفهوم فروش
Demand: توانایی و تمایل به خرید کالاها و خدمات یا خدمات مورد نیاز برای پاسخگویی به الزامات کاربر
Relationship marketing: .فعالیتهای بازاریابی با هدف ایجاد روابط بلند مدت با مشتریان که به موفقیت شرکت کمک میکند
Utility: .ارزیابی میزان ارزش و سودآوری یک عمل که توسط اعضای شرکت ارزیابی شده و روی آن کار میکنند که بتوانند سوددهی بیشتری را به شرکت برسانند
Conversion: تبدیل
Conversion Rate: نرخ تبدیل
Conversion Rate Optimization: بهینهسازی نرخ تبدیل
Call To Action (CTA): فراخوان به عمل
Click Through Rate (CTR): نرخ کلیک
Pay Per Click (PPC): پرداخت به ازای کلیک
Bounce Rate: نرخ پرش
User Interface (UI): رابط کاربری
User Experience (UX): تجربهی کاربری
Responsive: واکنشگرا
Link Building: لینک سازی
Organic Traffic: ترافیک طبیعی
Paid Traffic: ترافیک پولی
Search Engine Marketing (SMO): بهینهسازی شبکههای اجتماعی
Inbound Marketing: بازاریابی داخلی
Outbound Marketing: بازاریابی بیرونی
Affiliate Marketing: همکاری در فروش
Content Marketing: بازاریابی محتوایی
Email Marketing: بازاریابی ایمیلی
SMS Marketing: بازاریابی پیامکی
Social Media Marketing: بازاریابی شبکههای اجتماعی
Google ADWORDS: تبلیغات گوگل
Search Engine Optimization (SEO): سئو یا بهینهسازی برای موتورهای جستجو
Return On Investment (ROI): بازگشت سرمایه
Impression: نمایش
Domain Authority: اعتبار دامنه
Analytics: تحلیل دیجیتال
A/B Testing: تست ای / بی
Above-the-line communications: ارتباطات رسانه ای
Account Executive: متصدی حساب مشتریان
Acquisition: فرایند جذب کاربر باکیفیت
Ad Impression: بازخورد تبلیغ
Ad Network: شبکه ارتباط بین تبلیغ دهندگان و ناشران
Ad Stack: نوعی تقلب در صنعت تبلیغات دیجیتال
Adapted Marketing Mix: آمیزه بازاریابی تعدیل شده
Added-Value: ارزش افزوده
Advertising wear out: کهنگی و ملال آورشدن، غیرموثر بودن تبلیغات
Alignment: تحاد، صف بندی، همسویی
Algorithm: الگوریتم
Algorithm Update: آپدیت الگوریتم
Architecture: ساختار
Asset: دارایی
Hero Pieces: بخشهای نمونه، قطعات الگو
Hierarchy: سلسله مراتب
Identity: هویت
Native Advertising: تبلیغات همسان
Natural Search Results: نتایج جستجوی طبیعی
New Product Development: توسعهی محصول جدید
Offer: پیشنهاد، عرضه
One-to-One Marketing: بازاریابی تک به تک
بدون دیدگاه