موجودات بسیار درخشان یا remarkably bright creatures، در این کتاب شما شاهد اکتشاف دوستی، بررسی رفتارها و امید، ردیابی ارتباط نامحتمل یک بیوه با اختاپوس غول پیکر اقیانوس آرام، هستید.
پس از مرگ شوهر تووا سالیوان، او شروع به کار در شیفت شب در آکواریوم خلیج سوول کرد، کفها را تمیز کرد و وسایل را مرتب کرد. مشغول بودن همیشه به او کمک کرده است تا با این کار کنار بیاید، کاری که از سی سال پیش از زمانی که پسر هجده سالهش، اریک، به طور مرموزی در یک قایق در Puget Sound ناپدید شد، انجام میداد.
تووا با مارسلوس، اختاپوس غول پیکر اقیانوس آرام که در آکواریوم زندگی میکند، آشنا میشود. مارسلوس بیش از آن چیزی که هر کسی تصورش را بکند میداند، اما رویای بلند کردن یکی از هشت بازوی خود را برای آدمربایانش نخواهد دید – تا زمانی که دوستی قابل توجهی با تووا برقرار کند.
مارسلوس همیشه کارآگاه استنباط میکند که در شب ناپدید شدن پسر تووا چه اتفاقی افتاده است. و حالا مارسلوس باید از هر ترفندی که بدن بیمهره قدیمیش می تواند استفاده کند تا قبل از اینکه خیلی دیر شود، حقیقت را برای او کشف کند.
اولین رمان شلبی ون پلت یادآوری ملایمیست که گاهی نگاه دقیق به گذشته میتواند به کشف آیندهای کمک کند که زمانی غیرممکن به نظر میرسید.
یکی از نظرات خوانندگان در سایت کتاب، بدین صورت کامنت شده بود که:
Marcellus the octopus!!! *heart eyes forever*
I don’t read a lot of literary fiction, but I was utterly charmed by this book. It was so creative and full of heart. I’d classify this as an extremely readable smart people book. Plus look at that gorgeous cover! Perfect for beach season.
بدون دیدگاه