عبارات و اصطلاحات
هیچ حرفی واسه گفتن وجود نداره | There is nothing to say |
این بستگی داره به این که تو کجا هستی | It depends on where you are |
من فقط دارم یه لطفی در حق دلفین ها میکنم | I’m just doing a favor for dolphin |
من واقعا انجام میدم | I truly do |
وقتی که من هم سن تو بودم/ زمانیکه حدود سن وسال تو بودم | When I was your age |
بیا تبدیل به عادتش نکنیم/ بذار یه عادت نشه واسمون | Let’s not make it a habit |
ما میتونیم با شما یه عکس بگیریم / بندازیم؟ | Could we get a picture with you? |
سطح (دریا) همیشه درگیر خشونت است/ خشونت همیشه سطح اب را درگیر خودش کرده است.(سطح اب= ساحل و دنیای روی اب) | Violence has always plagued the surface |
ما بهت افتخار میکنیم سرورم/ پادشاه | We honor you, king |
بدون من و ارتش ام برای متصاعد کردن اونها ، نقشه ها/ برنامه های شما همه اش بدرد نخور است. | Without me and my army to convince them, your plans are stillborn |
بهم اعتماد کن | Trust me |
اون عالیه | That’s awesome |
به زمین پرتاب شده اند | Has been thrown back onto land |
بلای طبیعی | Natural disaster |
شما مطلقا هیچ ادعایی ندارید | You have absolutely no claim |
باید اولین چیزی باشه که ما بهش توجه میکنیم | Should be our immediate concern |
دیدگاه من درست است | My vizier is correct |
کشتن اون پاداش من است | Killing him is my reward |
سوژه یافت شد/ هدف یافت شد | Point taken |
اینا دیگه چه کوفتی ان؟ | What the hell are these things? |
من یه انتخاب کردم تا تو رو نجات بدم | I made a choice to save you |
بدون دیدگاه