لغات مشترک انگلیسی و فرانسه
ماندانا رجبی
02 آذر 1404
سلام جلسه قبل در مورد لغات مشترک فارسی و فرانسه صحبت کردیم. این جلسه در مورد لغات مشترک انگلیسی و فرانسه صحبت می کنیم. لغات مشترک انگلیسی و فرانسه:
از زبان فرانسه کهن (alouance) به معنی مستمری، خرجی، پرداختی
از کلمه فرانسوی apostrophe به معنی آپوستروف (از علائم نگارشی)
از کلمه فرانسوی attaché، به معنی متصل یا ضمیمه شده
از کلمه فرانسوی aviation به معنی هواپیمایی، هوانوردی
از کلمهای در فرانسوی کهن (‘bacheler’ (bachelier در فرانسه مدرن به معنی مرد عزب (مرد بیزن) یا کسی که دارای مدرک لیسانس است.
از کلمه فرانسوی baguette که هم به معنی عصاست و هم به معنی نان باگت معروف فرانسوی
از کلمه فرانسوی ballet به معنی رقص باله
از کلمه فرانسوی beret به معنی کلاه بره (کلاه گرم و نرم پشمی)
از عبارت فرانسوی bon voyage به معنی «سفر بخیر»
از کلمه فرانسوی brunette به معنی کسی که پوست سبزه دارد
از کلمه فرانسوی bureau به معنی میز، دفتر، اداره لغات مشترک انگلیسی و فرانسه
از کلمه فرانسوی cabaret به معنی کاباره، شادخانه
از کلمه فرانسوی cadet به معنی دانشجوی دانشکده افسری
از کلمه فرانسوی champagne به معنی شامپاین
از کلمه فرانسوی chauffeur به معنی شوفر، راننده تاکسی، کمک راننده
از کلمه فرانسوی chic به معنی شیک و مد روز
از کلمه فرانسوی cliché به معنی کلیشه، باور عمومی مردم
از کلمه فرانسوی connoisseur به معنی خبره و حرفهای
از کلمه فرانسوی cul-de-sac به معنی ته کیف، ساک یا کوچه بنبست
از کلمه فرانسوی debris به معنی فروریخته و آوار
از کلمات فرانسوی (‘déjà’ (already و (‘vu’ (seen به معنی اتفاقی که حس میکنید در گذشته رخ داده و این صحنه برای شما تکراری است.
از کلمهای در فرانسوی کهن به معنی نماینده
از کلمه فرانسوی (détou (détourner به معنی انحراف، مسیر انحرافی
از کلمه فرانسوی dossier به معنی سوابق، پرونده
از کلمه فرانسوی eau de toilette به معنی عطر و ادو توالت
از کلمه فرانسوی کهن elit به معنی نخبه، برگزیده
از کلمه فرانسوی قرون وسطی énergie به معنی انرژی و توان
از کلمه فرانسوی envisager به معنی پیشبینی کردن، انتظار داشتن
از کلمه فرانسوی expatrier به معنی مهاجر، تبعیدی
از کلمه فرانسوی façade به معنی نمای خارجی، سر در
از کلمه فرانسوی faux pas به معنی قدم اشتباه
از کلمه فرانسوی کهن galerie به معنی گالری
از کلمه فرانسوی gastronomie به معنی سلیقه غذایی، علم اغذیه و تهیه و پخت غذای لذیذ لغات مشترک انگلیسی و فرانسه
از کلمه فرانسوی gateau به معنی دروازه
از کلمه فرانسوی gazette به معنی روزنامه، اعلان و آگهی
از کلمه فرانسوی کهن (eritag (heritage در زبان فرانسه مدرن به معنی میراث، ارثیه
از کلمه فرانسوی کهن homage به معنی بیعت، ادای احترام
از کلمه فرانسوی hotel به معنی هتل
از کلمه فرانسوی قرون وسطی identité به معنی هویت
از کلمه فرانسوی کهن illusion به معنی وهم و خیال
از کلمات فرانسوی قرون وسطی (‘insult’ (noun) و ‘insulter’ (verb به معنی توهین، بیاحترامی
از کلمه فرانسوی قرون وسطی ironie به معنی طنز، کنایه
از کلمه فرانسوی قرون وسطی (jubile (jubilé در فرانسه مدرن به معنی سالگرد، روز جشن
از کلمه فرانسوی kilogramme به معنی کیلوگرم
از کلمه فرانسوی کانادایی به معنی لاکروز، چوگان سرپهن
از کلمه فرانسوی laissez-faire به معنی بیبند و بار
از کلمه فرانسوی liaison به معنی رابطه
از کلمه فرانسوی کهن littérature به معنی ادبیات
از کلمه فرانسوی قرون وسطی machine به معنی ماشین
از کلمه فرانسوی قرون وسطی magnificent به معنی باشکوه، مجلل
از کلمه فرانسوی maisonette به معنی آپارتمان کوچک
از کلمه فرانسوی massage به معنی ماساژ دادن
از کلمه فرانسوی menu به معنی منو، لیست
از کلمه فرانسوی métabolisme به معنی سوخت و ساز، متابولیسم
از کلمه فرانسوی metro به معنی مترو، قطار زیرزمینی
از کلمه فرانسوی mousquetaire به معنی تفنگدار
از کلمه فرانسوی navie به معنی نیروی دریایی
از کلمه فرانسوی neutral به معنی خنثی، بیطرف
از کلمه فرانسوی قرون وسطی nocturnal به معنی شبانه
از کلمه فرانسوی کهن novel به معنی بدیع، تازه، جدید
از کلمه فرانسوی قرون وسطی occasion به معنی مناسبت، فرصت
از کلمه فرانسوی omelette به معنی املت
از کلمه فرانسوی optimisme به معنی خوشبینی، مثبتنگری
از کلمه فرانسوی papier mâché به معنی پاپیه ماشه (صنایع دستی)
از کلمه فرانسوی parasol به معنی سایبان
از کلمه فرانسوی قرون وسطی poetique به معنی شاعرانه
از کلمه فرانسوی première به معنی اول، ابتدایی
از کلمه فرانسوی کهن purifier به معنی خالصسازی، تصفیه کردن
از کلمه فرانسوی recipient به معنی گیرنده، دریافت کننده
از کلمه فرانسوی rendez-vous به معنی قرار ملاقات، قرار عاشقانه
از کلمه فرانسوی reservoir به معنی مخزن، محل ذخیره
از کلمه فرانسوی ricochet به معنی کمانه کردن، کراوات
از کلمه فرانسوی ridicule به معنی تمسخر، مسخره کردن
از کلمه فرانسوی risqué به معنی ریسک
از کلمه فرانسوی sabotage به معنی خرابکاری
از کلمه فرانسوی کهن sentiment به معنی احساسات
از کلمه فرانسوی soliciteur به معنی وکالت
از کلمه فرانسوی soufflé به معنی سوفله
از کلمه فرانسوی technique به معنی تکنیک، روش
از کلمه فرانسوی television به معنی تلویزیون
از کلمه فرانسوی کهن (tornoiement (tournoiement در زبان فرانسه مدرن به معنی مسابقات
از کلمه فرانسوی قرون وسطی uniforme به معنی لباس فرم
از کلمه فرانسوی کهن utensile به معنی وسایل آشپزی
از کلمه فرانسوی قرون وسطی valide به معنی معتبر، صحیح
از کلمه فرانسوی قرون وسطی varieté به معنی تنوع
از کلمه فرانسوی zeste به معنی میل و رغبت
برچسبها
ماندانا رجبی
سلام من ماندانارجبی هستم. مدرس، نویسنده و مترجم زبان انگلیسی. زبان انگلیسی باعث میشه من دنیای جدید رو کشف کنم و در تحقیقاتم موفق تر باشم.