بررسی لغات کاربردی مربوط به Body Type همراه با تلفظ
فاطمه امیری
02 آذر 1404
شناخت شکل بدن میتواند به شما در یافتن موثرترین راهها برای داشتن یک لایق استایل سالم کمک کند و طبق بسیاری از مطالعات، به بهبود سلامت کمک میکند. عوامل زیادی وجود دارد که میتواند نوع بدن ما را تعیین کند: ژنتیک، سبک زندگی، جنس و سن که تحقیقات در این زمینه امروزه اشکال بدن را در چند گروه دسته بندی کرده است.
agile: چابک
ample: کافی
angular: زاویه ای
anorexic: بیاشتهایی
awkward: بیدست و پا، به شکلی نامناسب
barrel-chested: سینهی بشکه ای
big: بزرگ
big-bellied: شکم بزرگ
bodily: بدنی
bony: استخوانی
brisk: تند
broad: گسترده
bulging: برآمده
busty: نیم تنه
calloused: پینه بسته
chubby: چاق و چله
chunky: درشت
colossal: غول آسا
compact: فشرده - جمع و جور
corpulent: فاسد
curvy: منحنی
delicate: ظریف
developed: توسعه یافته
dimpled: فرورفته
distended: منبسط شده
drooping: افتادگی
dumpy: آشغال
dwarfish: کوتوله ماهی
elephantine: فیل
elfin: مانند جن یا پری
elongated: دراز
emaciated: لاغر شده
fast: سریع
fat: چربی
firm: محکم
fit: مناسب
flabby: شل و ول
fleshy: گوشتی
flexible: قابل انعطاف
frail: نحیف
full: پر شده
full-grown: بالغ
gangly: گروهی
gargantuan: غول پیکر
generous: سخاوتمندانه
giant: غول
gigantic: غول پیکر
growing: در حال رشد
heavy: سنگین
herculean: هرکول
huge: بزرگ
hulking: حجیم شدن
humpbacked: قوزدار
hunched: قوز کرده
immense: عظیم
lanky: لاغر
large: بزرگ
lean: لاغر
leggy: ساق پا
limber: لاغر
long-legged: پا دراز
long-limbed: اندام دراز
lumpy: تودهای
برای دیدن مقالههای بیشتر اینجا کلیک کنید.
meaty: گوشتی
mighty: توانا
narrow: محدود، تنگ
nimble: زیرک
obese: چاق
overweight: اضافه وزن
paunchy: تنبل
petite: ریزه
plodding: سرازیر شدن
plump: چاق
ponderous: سنگین
portly: پر سر و صدا
potbellied: گلدان
puny: ضعیف
quick: سریع
rotund: گرد
rounded: گرد شده
scrawny: لاغر
shriveled: چروکیده
shrunken: منقبض شده
sizable: قابل توجه
skeletal: اسکلتی
skinny: لاغر
slender: باریک
slim: باریک
slinky: نازک
slouched: خمیده
slow: آهسته، تدریجی
sluggish: تنبل
small: کوچک
small-waisted: کمر کوچک
soft: نرم
solid: جامد
square: مربع
stacked: انباشته
stiff: سفت
stocky: تنومند
stout: چاق و چله
stunted: ناقص
substantial: قابل توجه
supple: انعطاف پذیر
svelte: شیک
sweating: تعریق
swift: سریع
swift-moving: حرکت سریع
tall: بلند قد
teeny: نوجوان
thick: ضخیم
thickset: ضخیم شدن
thin: لاغر
towering: سر به فلک کشیده
tremendous: عظیم
trim: کوتاه کردن
tubby: لوله ای
uncoordinated: ناهماهنگ
underfed: کم تغذیه
underweight: کمبود وزن
unhurried: بدون عجله
wee: کوچولو، ریز
wide: وسیع
wiry: بامزه
withered: پژمرده
wobbly: لرزان
برچسبها
فاطمه امیری