تعیین سطح
بلاگ
درباره ما
قوانین

آزمون درس بیست و دوم 504

الهام وحدانی

02 آذر 1404

example

meaning

word

number

he's a prison warden.

او سرپرست زندان است.

Keeper; guard; person in charge of prison

مسئول ، نگهبان

warden

1

Historians generally acknowledge her as a genius in her field.

مورخان به طور کلی او را به عنوان یک نابغه در حوزه خود می شناسند.

Admit to be true

پذیرفتن ، به رسمیت شناختن

acknowledge

2

The warden acknowledged that justice had not been served in my case.

زندانبان اعتراف کرد که عدالت درمورد من بکار نرفته است.

Just conduct; fair dealing

عدالت

justice

3

She has been delinquent in paying her taxes.

او در پرداخت مالیات های خود متخلف شده است.

An offender; criminal; behind time

متخلف ، جنایتکار

delinquent

4

The prime minister rejected the suggestion that it was time for him to resign.

نخست وزیر این پیشنهاد را رد کرد که زمان استعفا وی فرا رسیده است.

Refuse to take, use, believe, consider, grant and etc.

نپذیرفتن ، رد کردن

reject

5

You can't function properly when you're deprived of sleep.

وقتی از خواب محروم شوید ، نمی توانید به درستی کار کنید.

Take away from by force

محروم کردن از

deprive

6

“May I come to the office party with my spouse?” Linda asked.

لیندا  پرسید: می توانم با همسرم به جشن اداره بیام؟

Husband or wife

همسر

spouse

7

in 17 she found her true vocation as a writer.

در 17 سالگی او حرفه ی واقعی خود را به عنوان نویسنده پیدا کرد.

Occupation; business; profession; trade

حرفه

vocation

8

It is a poor and politically unstable country.

این کشور فقیر و از نظر سیاسی ناپایدار است.

Not firmly fixed; easily moved or overthrown

ناپایدار

unstable

9

The number of homicides in the city has risen sharply.

تعداد قتل در این شهر به شدت افزایش یافته است.

A killing of one human being by another; murder

قتل

Homicide

10

The winner team was penalized for wasting time.

تیم برنده به دلیل اتلاف وقت جریمه شد.

Declare punishable by law or rule; set a penalty for

جریمه کردن

penalize

11

Those success were the beneficiaries of free education.

این موفقیت ها از مزایای آموزش رایگان بودند.

Person who receives benefit

کسی که از مزیتی بهره مند می شود.

beneficiary

12

برچسب‌ها

آموزش زبان به کودکان با شعر

الهام وحدانی

دانشجوی مترجمی زبان انگلیسی هستم و به این زبان بسیار علاقمندم.


جدیدترین‌های مقالات

مشاهده همه

  • آموزش انگلیسی در خواب: روش‌ها، فایل‌های مناسب و بهترین ابزار برای نتیجه بهتر

    حامد ارزمانی

    7 دقیقه مطالعه

  • متن و ترجمه آهنگ Desperado از Inna | دانلود آهنگ

    سیمین حسینی

  • متن و ترجمه آهنگ Houdini از Dua Lipa

    سیمین حسینی

  • تفاوت prefer و would rather در زبان انگلیسی

    سیمین حسینی

  • متن و ترجمه آهنگ I Adore You از Hugel, Arash,Topic | دانلود آهنگ

    Setareh Baghdar

یادگیری زبان با فانگلیش، شیرین‌تر از عسله

همین حالا به بیش از ۲۰,۰۰۰ نفر که انگلیسی رو رایگان و جذاب یاد می‌گیرن ملحق شو

دانلود فانگلیش از سیبچه