young-learner-speaking funglishapp

مهارت گفتاری کودکان(Young learner speaking)

در مقاله قبل به موضوع مهارت مهارت شنیداری یادگیرنده سطح کودکان (Young learner listening) پرداختیم. در این مقاله قرار هست در مورد مهارت گفتاری کودکان(Young learner speaking) صحبت کنیم.

تا حالا فکر کردید چرا مهارت صحبت کردن برای تمام سطوح سخته؟

مهارت گفتار، خروجی تمام مطالب یاد گرفته شده است. این مهارت، مهارت های دیگر رو هم پوشش می‌ده. علاوه بر این روحیه و شخصیت زبان آموز در این مهارت مهم هست. در سطح کودکان تقاضای صحبت کردن برای کودکان کمی خواسته بزرگی هست. اما با روش های خاص شدنیه. شما باید در کلاس از زبان آموز خود کار و فعالیت بخواهید.

این فعالیت ها باید توسط خود شما بررسی شوند. تبادل اطلاعات رو در کلاسشتون یک اصل بدونید. یا خوندن این مقاله شما در این باب هوشیار تر عمل می‌کنید. در این مقاله چند تحقیق در این زمینه ارائه شده است.

استفاده از وظایف ارتباطی با زبان آموزان کودک :

رویکرد مبتنی بر وظیفه در هنگام هدف، مشارکت فراگیران در تعامل مکالمه ای است که به آن ها امکان می دهد خلاقانه جمله بسازند و صحبت کنند. کودکان زبان آموزان در سطح خود از پتانسیل بالایی برخوردار هستند. یکی از تعریف های “وظیفه ارتباطی”، همان چیزی است که الیس ارائه کرده است (2009 ، 223).

وی اساساً یک کار ارتباطی را فعالیتی معنا محور توصیف می‌کند، که شامل نیاز به انتقال اطلاعات است و زبان آموزان را قادر می‌سازد تا از روش های زبانی موجود برای استفاده در جهت دستیابی به نتیجه ای کاملاً مشخص استفاده کنند (الیس 2003 ، 2009 ، 223). بنابراین، وظایف ارتباطی در صحبت کردن معنا و تعامل ارتباطی در موقعیت هایی که تمرکز بر روی انجام وظیفه است، ترویج می‌کنند.

فراگیران می‌توانند از تعامل حاصل از کار مبتنی بر وظیفه بهره مند شوند، زیرا آن ها در معرض ورودی های معنی دار قرار می‌گیرند و از زبان مورد نظر خود بازخورد می گیرند و همچنین فرصت هایی برای تولید خروجی اصلاح شده دریافت می‌کنند.

( Long 1996؛ Mackey 1999؛ Swain 1993)

تحقیق در مورد تعامل مبتنی بر فعالیت زبان آموزان کودک:

استفاده از وظایف ارتباطی در آموزش زبان و دستیابی به زبان دوم به طور گسترده در مورد زبان آموزان قدیمی تر مورد بررسی قرار گرفته است (برای بررسی اجمالی به عنوان مثال الیس 2003 ؛ لایت بون و اسپاد 2013)، مطالعات نسبتاً کمی با زبان آموزان جوان صورت گرفته است (پینتر 2006). یک دلیل ممکن است این باشد که معمولاً تصور می‌شود وظایف ارتباطی که زمینه هایی برای گفتار خود به خودی ایجاد می‌کنند، برای زبان آموزان تازه کار بسیار دشوار است.

با این حال، تحقیقات نشان داده است که دادن وظایف به کودکان از جهات مختلف می‌تواند برای رشد زبان آنها مفید باشد. بر اساس این مشاهدات که تمرین زبان در زمینه مدارس ابتدایی اغلب متمرکز بر تمرین الگو یا به خاطر سپردن عبارات پیش ساخته است، پینتر (2007)می‌گوید زبان آموزان 10 ساله مجارستانی انگلیسی را که به طور مکرر با دادن وظایف پیش می‌برد و مورد بررسی قرار داد.

این وظایف به فراگیران این امکان را می‌داد تا “معانی خود را به روشی کمتر محدود بیان کنند” (پینتر 2007 ، 189). هدف از این مطالعه مشاهده تغییرات در عملکرد زبان آموزان بود و دستاوردهای مبتنی بر کار با این گروه سنی می‌تواند کمی سخت باشد. استفاده مكرر از كارها نه تنها منجر به استفاده روان تر از زبان در صحبت کردن شد، بلكه دانش آموزان را بر آن داشت تا در تعامل به همديگر پاسخ دهند و به همديگر كمك كنند، در حالی كه در ابتدا آن ها به سادگی و سختی دانش خود را از زبان انگليسی نشان می‌دادند. این نتایج شواهدی در مورد تأثیرات مثبت استفاده از وظایف با زبان آموزان جوان ارائه می‌دهد. با این حال، پینتر (2006) هنگام مقایسه تعاملات مبتنی بر وظیفه یادگیرندگان جوان با بزرگسالان، همچنین دریافت که یادگیرندگان مسن تر تقاضای یک وظیفه کوچک مثل تفاوت تصویر را به طور موثرتری اداره می‌کنند.

آن ها بر روی حل مسئله و تکمیل کار تمرکز داشتند، در حالی که به نظر می‌رسید کودکان 10 ساله مورد آزمایش به طور عمده مواردی را در تصاویر خود نام گذاری می کنند که اثبات آن ها به همان اندازه موثر نیست.

این تفاوت ها ممکن است به رشد شناختی یادگیرندگان جوان نسبت داده شود، اما پینتر هم چنین به این احتمال اشاره می‌کند که رویکرد کودکان به صحبت کردن تأثیر مستقیمی روی شیوه های آشنایی در کلاس دارد، یعنی “گفتمان غالب کلاس در نام گذاری مواردی که کودکان خیلی دوست دارند” است. ( پینتر 2006 ، 626).

مکی، کانگاناس و الیور:

مکی، کانگاناس و الیور (2007) هم چنین مزایای کار مبتنی بر وظیفه را با زبان آموزان کودک بررسی کردند. براساس این فرضیه که فراگیران به تعامل مبتنی بر وظیفه توجه می‌کنند، می‌توانند فرایند دستیابی را تسهیل کنند.

مکی، کانگاناس و الیور رابطه بین آشنایی کار و بازخورد تعاملی ارائه شده به زبان آموزان جوان را مطالعه کردند. مکی، کانگاناس و الیور روی شرکت کنندگان کودکان 7 تا 8 ساله ی مهاجر در استرالیا بودند که با زبان انگلیسی آشنا و ناآشنا بودند، تحقیق می‌کردند.

در هر دو نوع گروه وظایف منجر به بازخورد اصلاحی و اصلاحات متقابل می‌شوند، حتی اگر همیشه به روشی مشابه نباشند و در نتیجه منجر به نوعی استفاده از زبان می شوند که برای فرآیند تحصیل مفید تلقی می‌شود. یعنی وظیفه یا کاری که شما از زبان آموز در کلاس می‌خواهید مهم است که اجرا شود حتی اگر روش های شما متفاوت است.

مکی، کانگاناس و الیور (2007 ، 288) خاطرنشان می‌کنند که در مطالعات موجود درباره تعامل کودک، اختلافات متنی یا متغیرهای یادگیرنده فردی  در صحبت کردن ممکن است منجر به نتایج متفاوتی شود. با این حال ، آنها با این وجود تأکید می کنند “شواهد فزاینده ای که نشان می دهد تعامل در یادگیری زبان دوم کودکان نقش دارد”، که یک جنبه اصلی است که در مطالعات مختلفی که در اینجا ذکر می شود، مشترک است.

به طور کلی، تحقیقاتی که در این مرحله در دسترس است نشان می دهد که زبان آموزان کودک می توانند از طرق مختلف از کارهای مبتنی بر وظیفه بهره مند شوند. از آن جا که وظایف ارتباطی هنوز جزء متداول کتاب های درسی برای انگلیسی در دبستان نیست، معلمان می‌توانند، به منظور ادغام فرصت های استفاده از یک زبان خودجوش و خلاق در درس برای زبان آموزان کودک فعالیت هایی را ارائه دهند.

وظایف به عنوان فرصت هایی برای صحبت خلاق:

فعالیت های زیر نشان می‌دهد که چگونه می‌توان یک فعالیت گفتاری هدایت شده را اصلاح کرد و چگونه تبدیل آن به یک کار ارتباطی، امکان استفاده زبان آموزان از انعطاف پذیری و خلاقیت بیشتر زبان آموزان را افزایش می‌دهد.

شکل 1 فعالیت گفتاری را از یک کتاب درسی منتشر شده در سال 2003 نشان می‌دهد (Gerngross and Puchta 2003 ، 246). در این جا، زبان آموزان تصویری از یک هیولا را بررسی می‌کنند و مجبورند آن را با استفاده از عبارت گفته شده “هیولا من بدست آورد …” توصیف کند. زبان آموزان قرار است این جمله را با پر کردن مطالب مختلف واژگانی در شکاف خالی در پایان، به عنوان مثال، “هیولا من سه بازو دارد” استفاده کند. بنابراین، فراگیران می‌توانند زبان مورد استفاده خود را در محدودیت های محدود مشخص شده تغییر دهند. ده سال بعد، در سال 2013، نسخه اصلاح شده این فعالیت در نسخه ویرایش شده همان کتاب درسی منتشر شد (Becker، Gerngross and Puchta 2013، 49). همان طور که در شکل 2 نشان داده شده است، فراگیران هنوز هم باید هیولایی را توصیف کنند و این کار را با استفاده از همان الگوی جمله قبلی انجام دهند. با این وجود، آنچه متفاوت است این است که این فعالیت اکنون به یک کار اطلاعاتی تبدیل شده است.

دو زبان آموز باید با یکدیگر همکاری کنند و از زبان هدف برای تبادل اطلاعات استفاده کنند تا بتوانند پنج اختلاف را پیدا کنند. در حالی که هنوز به زبان آموزان گفته می شود که چگونه هیولا را توصیف کنند، آن ها کارهایی بیش از تولید مثل یک الگوی خاص و زبان نمایش را انجام می‌دهند، همان طور که در نسخه اول فعالیت مشاهده شد (نگاه کنید به شکل 1). آن ها اکنون از این زبان برای دستیابی به تفاهم مشترک و راه حل مشترک استفاده می‌کنند، که باعث افزایش تمرکز زبان آموزان کودک می‌شود.

این تغییر فعالیت می‌تواند گرایش کلی در توسعه مداوم آموزش زبان انگلیسی در مدارس ابتدایی را منعکس کند، یعنی فراهم آوردن فرصت های بیشتر برای زبان آموزان کودک برای تعامل در موقعیت های ارتباطی معنی دار (ر.ک. به عنوان مثال Engel 2009).

به شکل های زیر توجه کنید:

شکل 1. فعالیتی برگرفته از کتاب درسی( Playway Gerngross و Puchta 2003 ، 35) ، که برای زبان آموزان آلمانی زبان انگلیسی در دبستان طراحی شده است.

شکل 2. فعالیتی که از کتاب درسی (Playway Becke، Gerngross و Puchta 2013 )گرفته شده است ، که برای زبان آموزان آلمانی زبان انگلیسی در دبستان طراحی شده است.

شکل 3. پوستر خانوادگی (Becker، Gerngross and Puchta 2013) ، برای زبان آموزان آلمانی زبان انگلیسی در دبستان طراحی شده است.

ساده ترین مکالمات در سطح کودکان:

  ?S1 Have you monsters ice cream

.S2 Yes

?S1 Have your monster blue

?S2 Yes. Is your monster green eggs

.S1 Yes

?S3 Do you three ears? two ears

?S4 Yes.Have you one nose

?S3 Yes. Have you woolly hat

.S4 no

نتایج مهارت گفتاری کودکان(Young learner speaking):

نتایج حاصل از مشاهدات کلاس را نمی‌توان برای همه کلاس ها ثابت در نظر گرفت. نتیجه گیری های انجام شده در هر فعالیت را باید کاملاً آزمایشی دانست. با این حال، داده های جمع آوری شده توسط Becker ، Gerngross and Puchta (2013) نتایج جالبی را نشان می‌دهد که باید از طریق مطالعات بیشتر مورد تأیید قرار گیرد.

به نظر می‌رسد محدودیت زمانی 5 دقیقه ای کودکان را ترغیب می‌کند تا روی کار تمرکز کنند و خود به خود صحبت کنند، بنابراین همانطور که استینسون و وینستون (2011) پیشنهاد داده اند، در خودانگیختگی آن‌ها نقش مهمی در آموز دارد. این که کودک علاقه و انگیزه به صحبت کردن در کلاس داشته باشد. معلم در انتقال انگیزه کودک و صحبت کردن او نقش مهمی دارد. معلم در ابتدای آموز هفتاد درصد در یادگیری زبان آموز تاثیر  دارد.

در ابتدا امکان دارد زبان آموز صحبت های خود را با زبان مادری بیان کند. در این بخش شما اجازه دهید صحبت کند حتی به زبان مادری. اما لغاتی را که شما تشخص می‌دهید در آن سطح لازم است زبان آموز به یا داشته باشد انگلیسی بیان کند.

در نهایت از مدرسین درخواست می‌شود در چهارچوب کلاس از زبان آموزان خود کار بخواهند. وظایفی را به او تحمیل کنید در کلاس انجام دهند. به علت سن و انرژی زبان آموزان خودشان پابه پای شما پیش می‌آیند و کلاسی پر از انرژی دارید. در پایان کلاس که در کلاس را می‌بندید شما سرشار از انرژی هستید و حتی کلاس بعدی را با انرژی بیشتر شروع می‌کنید.

تیچر کلاب

2676 بازدید

آموزش زبانآموزش زبان انگلیسیزبانزبان انگلیسیمهارت اسپیکینگمهارت صحبت کردنمهارت گفتاریمهارت هایادگیری زبان انگلیسی

ماندانا رجبیAuthor posts

Avatar for ماندانا رجبی

سلام من ماندانارجبی هستم. مدرس، نویسنده و مترجم زبان انگلیسی. زبان انگلیسی باعث میشه من دنیای جدید رو کشف کنم و در تحقیقاتم موفق تر باشم.

بدون دیدگاه

در بحث پیرامون مقاله شرکت کنید.