هممون تا الان در موقعیتی قرار گرفتهایم که بخوایم به شخص مقابلمون بگیم حالا بعدا متوجه موضوع میشی و یا اینکه وقتی دوست نداریم کاری رو براش انجام بدیم، بهش بگیم حالا ببینم چی کارمیتونم بکنم برات! خب، این مقاله هم درمورد همینه. تو این مقاله یاد میگیریم که چطوری از اصطلاحات پرکاربردی که با کلمهی see ساخته میشن استفاده کنیم.
به مثالهای زیر توجه کنید.
Phrases with see
+I need more help with the horses.
– OK, I’ll see what I can do. but I’ve got to go now. see you later.
+ نیاز دارم یکی تو کار اسبها بهم کمک کنه.
– باشه، ببینم چیکار میتونم بکنم برات. اما الان باید برم. بعدا میبینمت.
+ Could I have the morning off? you see, my brother’s arriving from Cairo.
-Yeah, I don’t see why not.
+میتونم امروز صبح مرخصی بگیرم؟ آخه میدونی، برادرم داره از قاهره میاد.
– آره، دلیلی نمیبینم که نه بگم.
+ Who is the oldest in your class?
-Hmm, let’s see … it must be Angelo.
+کی تو کلاستون از همه بزرگتره؟
-هممم، بزار ببینم … اون باید آنجلو باشه.
+Mark thinks I should join a gym.
-Well, you could try it and see how it goes.
+مارک فکر میکنه که من باید عضو باشگاه ورزشی بشم.
-خب، میتونی امتحان کنی و ببینی چه جوری پیش میره.
+I’m not sure I want to go to the wedding.
-Oh, it’ll be wonderful. You’ll see.
+مطمئن نیستم که میخوام به عروسی برم یا نه.
-اوه، این فوقالعاده میشه. خودت میبینی. (متوجه میشی.)
+Have you finished the painting?
-Yes, see for yourself.
+نقاشیت رو تموم کردی؟
-آره، خودت برو ببینش.
در ادامه به بررسی معانی اصطلاحات به کار برده شده و موقعیت استفادهی اونها میپردازیم.
I’ll see what I can do: I’ll try to help.
ببینم چیکار میتونم بکنم.
از این اصطلاح وقتی استفاده میکنیم که از ما درخواست کمک در کاری شده باشد، اما مطمئن نباشیم که میخوایم به شخص درخواست کننده کمک کنیم یا نه.
You see: used when you are explaining sth.
آخه میدونی …
از این اصطلاح وقتی استفاده میکنیم که داریم چیزی رو برای شخصی توضیح میدیم.
I don’t see why not: used to say ‘yes’ when sb asks for sth.
دلیلی نمیبینم که نشه/ دلیلی نمیبینم که نه بگم.
از این اصطلاح وقتی استفاده میکنیم که با درخواست شخصی موافق هستیم.
Let’s see/ let me see: used to say that you are thinking, or trying to remember sth.
بزار ببینم.
از این اصطلاح وقتی استفاده میکنیم که وقتی درحال فکرکردن یا به یاد آوردن چیزی هستیم.
See how it goes: used to say that you will decide about a situation after letting it develop for a short time. SYN see how things go.
دیدن این که مسائل چطوری پیش میرن.
از این اصطلاح وقتی استفاده میکنیم که تصمیم به انجام کاری داریم و مدتی به انجام اون فعالیت مشغول میشم تا بتونیم بعدا، بهتر درموردش تصمیم بگیریم.
See you later: used when you are saying goodbye to someone you know, especially when you expect to see them again. SYN see you tomorrow/ see you around/ see you soon/ see you
بعدا میبینمت.
از این اصطلاح موقع خداحافظی از شخصی استفاده میکنیم که اون رو میشناسیم و انتظار داریم که دوباره ببینیمش.
You’ll see: used to tell sb that they will find out you were right about sth.
خودت متوجه میشی.
از این اصطلاح وقتی استفاده میکنیم که وقتی داریم چیزی رو برای شخصی توضیح میدیم و مطمئن هستیم که در پایان متوجه میشن که حق با ما بوده.
See for yourself: used to tell sb to look at sth to check that what sb has said about it is true.
برو خودت ببین.
از این اصطلاح وقتی استفاده میکنیم که از شخص مقابلمون بخوایم نتیجهی چیزی رو که از ما پرسیده، خودش ببینه.
اینم از این مقاله!
See you later!
بدون دیدگاه