opinion funglishapp

اصطلاحات انگلیسی کاربردی در نظر دادن

سلام دوستان در این مقاله به بررسی اصطلاحاتی می‌پردازیم که هنگامی که می‌خواهیم نظر خودمان را در مورد چیزی بگوییم از آن ها استفاده می‌کنیم.

در مقاله‌ی قبلی صحبت های یک معلم را در مورد لکچر های دانشجویانش شنیدیم و در این مقاله قرار هست تا نظرات دانشجویانش را هم مورد بررسی قرار بدیم.

 Charlotte: I’m getting on the well and that’s largely thanks to Peter rose. he really motivates me and brings out the best in me.

شارلوت: من دارم خوب پیش میرم و همه ی این ها به خاطر پیتر رز هست. اون واقعا به من انگیزه میده و کاری می‌کنه که من بهترین خودم رو ارائه بدم.

 Patrick: he’s OK, and he knows his stuff, but he’s not so very encouraging. I  always do my best, but he doesn’t think much of me.

پاتریک : اون آدم خوبی هست و کارش  رو بلده. اما آدم امید دهنده ای نیست. من همیشه بهترین تلاشم رو می‌کنم، اما اون زیاد به من امید نداره.

 Erin: at first I thought he was a bit out of touch, and he wasn’t very friendly. but maybe we just got off on the wrong foot. he thought I wasn’t pulling my weight, when in fact I was just too shy to say anything. but now I love him a lot more.

ارین: اوایل فکر می‌کردم که اون از اطلاعات جدید اطلاع نداره و خیلی هم رفتار دوستانه ای نداشت. اما شاید ما فقط یک شروع بد داشتیم. اون فکر می‌کرد که من به اندازه ی بقیه سخت تلاش نمی‌کنم، اما در واقع من فقط خجالت می‌کشیدم که چیزی بگم. اما الان اون رو خیلی بیشتر دوست دارم.

 

در ادامه به بررسی معانی اصطلاحات به کار رفته در متن می‌پردازیم.

know your stuff: know a lot about a particular subject.

کار بلد بودن

Do your best: try as hard as possible to achieve something.

بهترین تلاش خود را کردن

Get on: make progress.

پیشرفت کردن

Thanks to sb/ sth: used to say that somebody or something is responsible for something.

با تشکر از/ به خاطر… ( به خاطر کسی اتفاقی افتادن)

Bring out the best/ worst in sb: make somebody behave in the best or worst way of that they can.

کاری کردن که کسی بهترین/ بدترین خودش رو ارائه بده

Be out of touch (with sth): not know or understand recent ideas in particular subject or area.

اطلاعات به روز نداشتن

Get /start off on the wrong foot: Make a bad start at a relationship.

شروع بدی داشتن

Pull your weight: to work as hard as everyone else in a job or activity.

به اندازه ی بقیه سخت تلاش کردن

 

 

در ادامه به بررسی اصطلاحات مرتبط با think می‌پردازیم.

 Spotlight

معمولا اصطلاحاتی که با think ساخته می‌شوند در مورد ارائه دادن نظر در مورد افراد به کار می‌رود.

We don’t think much of the boys: we have a low opinion of them

ما نظر خاصی در مورد پسر ها نداریم. ( یعنی گوینده در این جا، نظر مثبت و خوبی در مورد پسر ها ندارد و آن ها را دست کم می‌گیرد.)

He thinks the word of his niece: he feels great love or affection for hair

او خواهر زاده اش را بسیار دوست دارد. ( احساس عشق زیادی نسبت به چیزی/ کسی داشتن.)

 She thinks a lot of Patricia: she has a high opinion of her.

او نظر خیلی خوبی در مورد پاتریشیا دارد.

 

 

 

امیدوارم که این مقاله براتون مفید بوده باشه.

 

اصطلاحات کاربردی و افعال عبارتی

2671 بازدید

آموزش زبانآموزش زبان انگلیسیاصطلاح نظر دادن به انگلیسیاصطلاحات انگلیسیافعال عبارتیایدیمزبانزبان انگلیسیفانگلیشنظر دادن به انگلیسییادگیری زبان انگلیسی

فرهت سادات فیروزهAuthor posts

Avatar for فرهت سادات فیروزه

سلام فرهت هستم. مدرس زبان انگلیسی و مترجم و نویسنده محتوا از سال 97! می‌تونم بگم که یکی از سرگرمی‌هام یادگیری زبان‌های مختلفه!

بدون دیدگاه

در بحث پیرامون مقاله شرکت کنید.