موسیقی همیشه مایه آرامش انسان بوده. مهم نیست صحبت دربارهی موسیقی باشه یا شنیدنیش، در نهایت شما به آرامش میرسید. به همین دلیل لغات انگلیسی مرتبط با این مبحث رو براتون آماده کردین تا بتونید به انگلیسی هم راحت در مورد این موضوع صحبت کنید.
song: آهنگ
lyrics: ترانه
melody: ملودی
note: نوت موسیقی
rhythm: ریتم
vocal: آواز
band: گروه
scale: میزان
volume: بلندی صدا
harmony: هماهنگی
instrument: ساز
record: ضبط
stage : سن
track: ترک
voice: صدا
record player: ضبط صوت
speaker: بلندگو
verse: بیت
genre: ژانر
beat: ضرب
motif: بن مایه
rendition: اجرا
harmonic: هارمونیک
strain: صدای موسیقی
recording studio: استودیوی ضبط
melodious: خوش آهنگ
discord: ناموزونی موسیقی
counterpoint: کنترپوان
score: پارتیتور
mainstream: روند کلی
interpretation: تفسیر
libretto: اپرانامه
timbre: رنگ
mic: میکروفون
MP3 player : دستگاه پخش
pop star: ستاره پاپ
solo: تکنوازی
duet: دونوازی
amp: آمپلی فایر
tuneful: آهنگین
upbeat: شاد
ambient: امبینت
country: محلی
dance: رقص
easy listening: آرام و ملایم
electronic: الکترونیکی
folk: قومی
heavy metal: هوی متال
hip hop: هیپ هاپ
brass band: گروه سازهای بادی
saxophonist: نوازنده ساکسوفون
keyboard conductor: رهبر ارکستر
concert band: گروه کنسرت
trumpeter: نوازنده ترومپت
trombonist: نوازنده ترومبون
۱ دیدگاه