داستان ازدواج فیلمی محصول سال 2019 به کارگردانی و نویسندگی نوح بامبچ، که در آن ستارگانی همچون اسکارلت جوهانسون و ادام دریور در آن نقش آفرینی میکنند، فیلم روایت داستان زوجی را همراه با پسرشان نشان میدهد که در جریان طلاق هستند… .
اصطلاحات فیلم Marriage Story
هر وقت پای مسائل سخت خانوادگی میاد وسط میدونه کار درست چیه. | She always knows the right to do which it comes to difficult family shit. |
من بعضی اوقات یک دندگی میکنم. | I get stuck in my ways. |
به من نخندید. | Do not laugh at me. |
اون روحیه رقابتی داره. | She's competitive. |
همیشه تا خر خره یخچال رو پر نگه میداره. | She keeps the fridge over-full. |
به ندرت شکست میخوره. | He rarely gets defeated. |
ممکنه اختلاف شدیدی بینتون باشه. | Things can get quite contentious. |
واقعا مغزت رو بازی میده. | It can mess with your head. |
اگر بخوای من برات کار کنم. | If you should choose to hire me. |
این مشکلات رو خودم هم تجربه کردم. | I've been through this myself. |
همهی مشکلات اون ابتدا هم وجود داشتند. | All the problems were there in the beginning. |
یکم نفس بکش. | You take some breaths. |
هیچ وقت ازم نخواسته بود ازش استفاده کنم. | I'd never been asked to use it. |
مثل پر سبکی. | You're as light as a feather. |
برات یکم آب میریزم. | I'll pour you some water. |
یادم رفته بود آخرش اونجوری تموم میشه. | I forgot it ended that way. |
خدا کنه هنری متوجه نشده باشه. | I hope Henry didn't notice. |
من با مامانش خیلی صمیمی ام. | I'm very close to her mom. |
توصیه میکنم بهش عادت کنی. | Suggest you get used to it. |
حواست باشه. | Keep an eye out. |
الان فاز مامانی بودنش گل کرده. | He is in on mommy phase right now. |
بدون دیدگاه