یکی از چالشهای مهاجران کارهای اداری هستش که معمولا در روزهای اول ورود به کشور باهاش درگیر هستند. صحبت کردن و درخواست از کارمند بانک ممکن هست موقعیت استرسزایی باشه.
در این مقاله عبارات و مکالمههایی رو در مورد بانک و بانکداری کار میکنیم.
میتونم کمکتون کنم؟ | A: Could I help you? |
بله، یک حساب بانکی جدید میخواهم باز کنم، چه نوع حسابی میتوانم باز کنم؟ | B: Yes, please. I want to open a new account in your bank, what kind of accounts can I open here? |
بانک ما حساب جاری و حسابهای ثابت را ارائه میدهد. | A: Our bank offers current accounts and fixed accounts for individuals. |
من یک حساب جاری میخوام. | B: I want to a current account. |
لطفا شماره شناسایی یا شماره پاسپورت خود را به من بدهید. | A: please give me your ID card or passport? |
بله، بفرمایید. | B: Ok. Here you are. |
خب بذار ببینم، یک حساب جدید برای شما باز میکنم، چند لحظه صبر کنید. | A: Let me see, Now I open new account for you, please wait a second. |
ممنون. | B: Thanks. |
آقا، کارت شما آماده است. بفرمایین. | A: Sir, your card is ok, here it is. |
خیلی ممنون. | B: Many thanks. |
دوس دارم حساب پس انداز باز کنم، چون این ماه از نظر مالی در موقعیت خوبی هستم. | A: I’d like to open a saving account, since this month’s I’m in the black |
خوش به حالت، اما من باید سخت کار کنم تا شهریه دانشگاهم را بپردازم، پدرم در وضعیت مالی خوبی نیست. | B: Good for you, but I have to work hard to pay my university tuition fees because my father in the red. |
به گردش بردن سگها در کانادا شغل آسان و پردرآمدی است. موقعیت مالی خوبی است. | A: Dog walker is a gravy train in Canada. It is a good cash in. |
پس اندازم در حال تمام شدن است و این روزها با حداقل پول زندگی میکنم. | B: Really? My nest eggs are running out. And these days I make ends meet. |
برای دیدن لغات مربوط به بانک اینجا کلیک کنید.
A: Oh, this restaurant is too expensive, we have to fork out, other restaurants won’t break the bank.
این رستوران خیلی گرونه باید پول خیلی زیادی بپردازیم، بقیه رستورانها گران نیستند.
B: Ok, as you wish, let’s go another restaurant.
هرچی تو بگی، بریم یه رستوران دیگه.
A: Hey, ZARA has a discount on their new collection. Their clothes as cheap as chips.
راستی، زارا روی کالکشن جدیدش تخفیف زده و لباساش خیلی ارزون شدن.
B: Great, the new collection has cost an arm and a leg. Now we could go shopping.
چه عالی، کالکشن جدیدش خیلی گرون بود حالا میتونیم بریم خرید.
تا حالا از این عبارات و جملات استفاده کردین؟
بدون دیدگاه