abilities funglishapp

اصطلاحات مربوط به کار‌ها و توانایی‌ها در زبان انگلیسی

سلام دوستان. اصطلاحاتی که امروز قرار هست با هم یاد بگیریم درباره ی صحبت کردن درمورد کار ها و توانایی‌ها در زبان انگلیسی به ما کمک می‌کنند.

در مقاله‌ی قبلی با بخش سوم اصطلاحات مربوط به کلاس درس آشنا شدیم.

متن درس امروز درباره‌ی نظر یک معلم درباره ی لکچر‌های دانشجویانش سر کلاس است. با دقت صحبت‌های او را بخوانید و ایدیم‌های به کار رفته را در آن را یاد بگیرید.

Assessing students

Patrick’s a nice guy, but his work isn’t up to much, and frankly things have gone from bad to worse as the term has progressed. I think he’d be better off doing a different type of course, and it wouldn’t surprise me if he dropped out at the end of the year.

پاتریک آدم خوبی هست، اما کارش اون قدر ها خوب نیست. و اگه بخوام رک صحبت کنم باید بگم که چیز‌ها در رابطه با اون از بد به بد‌تر رفته. به نظرم بهتر هست که اون کار متفاوتی رو انجام بده. و این من رو اصلا سورپرایز نمی‌کنه اگر بشنوم که اون قبل از پایان سال تحصیلی کالج رو ترک کرده.

 with Erin, it’s early days. at the beginning of term I felt she sat back too much and let others do all the talking. but now she’s starting to come up with more of her own ideas.

برای ارین هنوز روز‌های اول هست. در شروع ترم حس کردم که اون خیلی راحت هست و خودش رو درگیر صحبت‌ها نمی‌کنه و می‌زاره بقیه‌ی کلاس صجبت کنن. اما الان، اون داره شروع می‌کنه به دادن ایده‌های خودش.

By comparison, Charlotte is in her element here. she is bright, she can think on her feet, and she’s confident in her own ability. she’ll go far.

اگه بخوام مقایسه کنم، باید بگم که شارلوت داره دقیقا کاری رو انجام میده که دوستش داره و ازش لذت می‌بره. اون فوق العادست و می‌تونه خیلی سریع تصمیم‌گیری کنه. و به توانایی های خودش اعتماد داره. اون در آینده موفق می‌شه.

در ادامه با هم به بررسی معنی عبارات استفاده شده می‌پردازیم.

Not be up to much: not be very good.

خیلی خوب نبودن در چیزی

 Go from bad to worse: of a bad condition or situation become even worse.

از بد به بدتر رسیدن (بدتر شدن شرایط)

 Be better off doing sth: used to suggest that sb should do sth differently.

کار دیگه‌ای انجام دادن

 Drop out (of sth): leave school or college without finishing your studies.

ترک تحصیل

 Boy comparison: used for talking about ways in which two people or things are different.

در مقایسه

  In your element: doing what you are good at and enjoy.

انجام دادن کاری که دوست داری

 Think on your feet: be able to think and react to things very quickly.

سریع تصمیم گرفتن

 Go far: be successful in the future.

موفق شدن در آینده

 It’s early days: it’s too soon to know how sb/sth  will develop.

هنوز زود هست ( برای نظر دادن)

 Sit back: relax, specially by not doing anything or not getting involved.

عقب نشستن و خود را درگیر چیزی نکردن

 Come up with sth: produced ideas or a solution to something.

ایده دادن

 

 

امیدوارم این مقاله براتون مفید بوده باشه.

اصطلاحات کاربردی و افعال عبارتی

3988 بازدید

آموزش زبانآموزش زبان انگلیسیاصطلاح در زبان انگلیسیاصطلاح مربوط به تواناییاصطلاحات انگلیسیایدیمتوانایی ها در زبان انگلیسیزبانزبان انگلیسیفانگلیشیادگیری زبان انگلیسی

فرهت سادات فیروزهAuthor posts

Avatar for فرهت سادات فیروزه

سلام فرهت هستم. مدرس زبان انگلیسی و مترجم و نویسنده محتوا از سال 97! می‌تونم بگم که یکی از سرگرمی‌هام یادگیری زبان‌های مختلفه!

بدون دیدگاه

در بحث پیرامون مقاله شرکت کنید.