عبارات و اصطلاحات کاربردی سریال تاج و تخت 2
  • فیلم game of thrones - بازی تاج و تخت

  • بازی تاج و تخت
  • ژانر:
    تاریخی، قدیمی
  • محصول:
  • امتیاز:
    در IMDB
  • زبان:
    انگلیسی
  • رده سنی:
  • سطح:
  • کارگردان:
    David Benioff
  • بازیگران:
    Peter Dinklage ,Emilia Clarke ,Kit Harington
  • خلاصه داستان:
    هفت خاندان اشرافی برای حاکمیت بر سرزمین افسانه‌ای «وستروس» در حال ستیز با یکدیگرند. خاندان «استارک»، «لنیستر» و «باراثیون» برجسته‌ترین آن‌ها هستند. داستان از جایی شروع می‌شود که «رابرت باراثیون» پادشاه وستروس، از دوست قدیمی اش، «ادارد» ارباب خاندان استارک، تقاضا می‌کند که بعنوان مشاور پادشاه، برترین سمت دربار، به او خدمت کند. این در حالی است که مشاور قبلی به طرز مرموزی به قتل رسیده است، با این حال ادارد تقاضای پادشاه را می‌پذیرد و به سرزمین شاهی راهی می‌شود. خانواده ملکه، یعنی لنیسترها در حال توطئه برای بدست آوردن قدرت هستند. از سوی دیگر، بازمانده‌های خاندان پادشاه قبلی وستروس، «تارگرین‌ها» نیز نقشه‌ی پس گرفتن تاج و تخت را در سر می‌پرورانند، و تمام این ماجراها موجب در گرفتن نبردی عظیم میان آن‌ها خواهد شد…

عبارات و اصطلاحات

معنی لغوی چه می‌شود اگر ، مثلا میگیم اگه من بهت گفته بودم چی؟What if
what if I told you
گفتن داستان‌هایی که هنگام خواب واسه بچه‌ها میگنTo tell a Bedtime story
گردن کسی را قطع کردن یا بریدنTo cut some body’s throat
به من دروغ گفتLied to me
قصد انجام کاری را داشتنTo have intention of doing something
به کسی اعتماد کردنTo trust some one
تو از من می‌خوای که ازش عذرخواهی کنم؟Do you want me to apologize him?
کسی که باعث افتخاره ، اون مرد باعث افتخارهHe is a man of honor
قسم خوردن/ سوگند یاد کردنSwore an oath
من سهمم رو انجام دادم/ من وظیفم رو انجام دادمI have done my share
منتظرم که ببینمI look forward to see
از کسی عصبانی بودنTo be angry at somebody
کسی را سرزنش کردنTo blame somebody
اشتباه کردنTo make a mistake
حریفام رو دست کم گرفتمUnderestimate my opponents
من همیشه خودم رو تصور می‌کردم که...I always pictured myself
احساس رضایت کردنTo feel satisfaction
از من می‌خوای که بهت توهین کنم؟You want me to insult you?
تحت فرمان شما خدمت کردنTo serve under your command
تحت تاثیر چیزی بودنTo be under the impression of some thing
در آستانه توافق بودن/ در آستانه موافقت کردنTo be on the verge of agreement
چیز مشترک داشتنTo have something in common
سفر عجیبی داشته‌ای!You have had a strange journey
داستانش طولانیه/ قصه‌اش مفصلهIt has a long story
با کسی خوابیدن / روی تخت کسی رفتنClimbed right into bed with somebody
در راستای تدارک یک خطبهTo be about to give a sermon
برات آرزوی خوش اقبالی می‌کنمI wish you good fortune
منظورم این نبود که...I didn’t mean to…
ادعایی برای تخت آهنین داشتنTo have a claim to the Iron Throne.

آموزش از طریق فیلمفانگلیش+فیلم

2559 بازدید

practical idiomsproverbsآموزش رایگانآموزش رایگان انگلیسیآموزش زبانآموزش زبان انگلیسیچطوری با فیلم زبان یاد بگیرم؟زبانزبان انگلیسیسریال بازی تاج و تختعبارات انگلیسی پرکاربردفیلم خارجیفیلم سینمایییادگیری زبان انگلیسی

شقایق محبوبAuthor posts

Avatar for شقایق محبوب

فانگلیشی های گل من شقایق نویسنده بخش اصطلاحات فیلم و سریال هستم، حسابی عاشق فیلم و سریالم و یکی از فاکتوهای مهم من در یادگیری زبان بوده

بدون دیدگاه

در بحث پیرامون مقاله شرکت کنید.